چکیده:
به رغم بروز مخاصمات مسلحانه غیربی نالمللی فراوان در دوران معاصر، کمتر به حقوق بشردوستانه حاکم بر این مخاصمات در سطح حقوقی پرداخته شده است.. سو متعهد به عدم مداخله در امور داخلی کیدیگرند و از سوی دیگر متعهد به عدم نقض حقوق بشر و بشردوستانه در قبال جامعه جهانی هستند. نگرانی اصلی دولت ها در اعمال حقوق بشردوستانه در جنگ های داخلی، شناسایی شورشیان به عنوان موجودیتی با شخصیت حقوقی بی نالمللی بوده است. این نگرانی در پروتکل دوم الحاقی به کنوانسیون های ژنو برطرف شد. حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه داخلی برخلاف حقوق بشردوستانه بین المللی که جنبه عرفی یافته است، گاه واجد ویژگی عرفی و گاه واجد ویژگی قراردادی است. این مقاله با بررسی سیر تاریخی تحول حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه غیربین المللی به طرح مبانی نظری پا یبندی شورشیان به حقوق بشردوستانه اشاره دارد. مشخص شد که پا یبندی شورشیان به حقوق بشردوستانه هم از نظر تئوری و هم از نظر رویه پذیرفتنی است. با پذیرش اهلیت شورشیان برای تقبل حقوق بشردوستانه می توان با طیب خاطر منابع ایجاد حقوق بشردوستانه برای شورشیان را جس توجو کرد. شورشیان هم در قبال نظامیان دولتی و هم در برابر غیرنظامیان خودی و بیگانه تعهداتی دارند. این مقاله به سایر تعهدات شورشیان در قبال اماکن فرهنگی و مذهبی نپرداخته است.
Despite of existence of non-international armed conflicts، humanitarian law governing the conflicts has not been discussed in legal terms during contemporary period. On one hand، states commit themselves to the lack of intervention in each other internal affairs، and on the other hand، they are under an obligation to compliance with human rights and humanitarian law towards global community. States’ essential concern for realizing humanitarian law in civil wars has been recognition of rebels as an entity with international legal capacity. This concern was resolved under II Additional Protocol to the Geneva Convention. Humanitarian law has some commonalities and conventional features contrary to international humanitarian law in internal armed conflicts. In this paper، we examine the theoretical foundation of rebels’ commitment towards humanitarian law on the basis of the historical evolution of humanitarian law in non-international armed conflicts. It became clear that the rebels’ commitment to international humanitarian law is acceptable in terms of both theory and practice. Having accepted the capacity of insurgents to consider humanitarian law، we can move to humanitarian sources for the rebels. The rebels have obligations towards both governmental regular troops and own and foreign civilians. This paper hasn’t addressed other commitments of rebels versus cultural and religious sites.
خلاصه ماشینی:
"پس از برگزاری کنفرانس بر خلاف انتظارات،این ایده مورد حمایت دولتها قرار گرفت و لذا صلیب سرخ این بند را به انتهای ماده 2 پیشنویس اضافه کرد:«در تمام اشکال مخاصمات مسلحانه که جنبه بینالمللی ندارند،به خصوص موارد جنگ شهری، مخاصمات استعماری یا جنگهای منطقهای که ممکن است در قلمرو یکی از اعضای متعهد معظم تحقق یابد،اصول این کنوانسیون باید در مورد هر دو طرف متخاصم اعمال شود.
GA Res. 2444(XXIII),Respect for Human Rights in Armed Conflicts,Dec. 19, 1968 به همین دلیل دیوان بینالمللی دادگستری در قضیه دیوان حائل،حقوق بشردوستانه مربوط به مخاصمات مسلحانه بینالمللی را قابل اعمال در سرزمینهای اشغالی فلسطین دانست،زیرا این مناطق را مصداق مفهوم اشغال در بند 2 ماده 2 مشترک کنوانسیونهای ژنو اعلام کرد و به علاوه،قطعنامههای مجمع عمومی و شورای امنیت و رأی دیوان عالی اسرائیل در این خصوص را دلیل مضاعف برای اعمال حقوق ژنو در اسرائیل دانست(موسیزاده،1383:38-34).
الف)حقوق و تعهدات شورشیان و دولت مرکزی در قبال یکدیگر در مخاصمات مشمول ماده 3 مشترک،صرفا طرفین دولتی و شورشی باید اجازه دسترسی طرف مقابل به نهادهای بیطرف بشردوستانه مانند صلیب سرخ را بدهند (بند 2 ماده 3 مشترک)؛اما در مخاصماتی که مشمول پروتکل دوم الحاقی میشوند،1 طرفین مخاصمه در صورت بازداشت کسی که در مبارزه شرکت داشته یا به دلایل دیگری که مرتبط با مخاصمه بوده است،باید مواردی را به عنوان حداقل رفتار بشردوستانه رعایت کنند: 1."