چکیده:
از مباحثی که در الهیات فلسفی یهود، اسلام و مسیحیت بدان پرداخته شده رابطه وجودی و تدبیری خدا با جهان است. این مسئله که با عنوان «عنایت یا مشیت الهی»مطرح شده است در واقع از تمایز های مهم الهیات فلسفی در حوزه ادیان ابراهیمی با فلسفه های یونانی است، چرا که در الهیات یونانی به رابطه ایجادی بین مبدا هستی و جهان توجه نشده است بلکه اصل ، عدم عنایت و التفات موجود عالی نسبت به دانی است. سه فیلسوف برجسته و تاثیر گذار در الهیات یهودی ، مسیحی و اسلامی - ابن میمون ، ابن سینا و توماس آکوئینی - با نگاه به این اصل و با الهام از متون دینی تفسیر متفاوتی از رابطه خدا با جهان ارائه نموده اند. هر چند ابعاد و فروعات این بحث بسیار گسترده است ولی با توجه به محدودیت مقاله به تحلیل دیدگاه این سه اندیشمند در توضیح تنها چهار پرسش محوری مرتبط با عنایت و مشیت الهی بسنده شده است و میزان توفیق آنان در تبیین فلسفی این موضوع و نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه های آنان ارزیابی شده است .
خلاصه ماشینی:
ir تاريخ دريافت : ۹۱/۴/۷ تاريخ پذيرش : ۹۱/۱۱/۱ طرح مسئله ازاصــولي کــه بــه ارســطونــسبت داده شــده وبــين حکمــاي اســلامي مــوردتوجــه قــرار گرفتــه ايــن اســت کــه موجــودبرتــرکــاري رابــه هــدف موجــودپــست تــرانجــام نمي دهد (العـالي لايکـون طالـب امـر لاجـل الـسافل )، زيـراتوجـه بـه موجـود پـايين تـر مستلزم نقـص وانفعـال درموجـود برتـر مـي شـود ازايـن روسـت کـه ابـن سـينا دربـاب خلقــت جهــان تــصريح مــي کنــدکــه خداونــد حتــي بــه قــصدجــودوبخــشش ، موجــودات رانيافريــده اســت البتــه مبــاني ونتــايج ايــن قاعــده درفلــسفة يونــاني و حکمــت اســلامي متفــاوت اســت .
ابـن ميمـون نيـزيکـي از پـل هـاي ارتبـاطي بـين فلاسـفة اسـلامي ومـسيحي درقـرون وسـطي بـوده اسـت ازايـن رومقايــسة آراءآنــان ،ميــزان تــأثيرگــذاري فلــسفة اســلامي رابــرالهيــات يهــودي و مـسيحي نـشان مـي دهـدامـامـسئلة عنايـت يـاعـدم عنايـت الهـي نـسبت بـه جهـان ابعـاد گــسترده اي داردوپــرداختن بــه همــة مباحــث ازحوصــلة ايــن مقالــه خــارج اســت لــذا درحديک نگاه کلـي بـه غـرض نـشان دادن تمـايزبـين ايـن سـه حکـيم وبـين آنـان بـا فلاســفة يونــان بــه بررســي چنــدپرســش اساســي ومــرتبط بــسنده مــي شــود : ۱.
اودرردنظــرابــن ســينامــي گويــدکــه مــشيت الهــي چــه درافاضــة وجــودوچــه در تـدبيرموجـودات بـه واسـطه نيـازنـداردهمچنـين خـدابـه اشـياي جزئـي نيـزعلـم دارد عنايت الهي نسبت به جهان هستي ٤٧ __________________________________________________________________________________ نه فقط ازطريق علـل آنهـا کـه ابـن سـينا معتقـد اسـت بلکـه بـدون واسـطه بـه آنهـا عـالم است درنتيجه مي تواندآنهارامستقيماًنيزتدبيرنمايد(٧٦٧٧,ibid,ch ).
اودر جــايي ديگــربــااشــاره بــه ســخن فــارابي وابــن ســينااظهــارداشــته اســت کــه آنــان از ۵۲ فصلنامۀ علمي – پژوهشي آينۀ معرفت ، سال دوازدهم ، شمارة سي و چهارم ، بهار٩٢ ســويي خــدارافاعــل مختــاردانــسته انــدوازســويي ديگــراختــصاص اراده رابــه زمــان خـاص ازبـين ازمنـه محـال شـمرده انـدوايـن دومطلـب بـاهـم ناسـازگارندبـه عـلاوه لازمــة مبنــاي فلاســفه همــان موجبيــت خداونــددرخلقــت جهــان اســت ودرايــن صورت رابطة خداوجهان نظيـرنـسبت طلـوع شـمس بـه روزمـي شـود ولـي بـه نظـر مـا صدورعالم ازذات خداهيچ ضرورتي ندارد( همان ،ص ۳۳۷).