چکیده:
واکنش ها به اختراعات و ابداعات جدید و تحولات حاصل از انقلاب صنعتی، در جوامع سنتی غیر غربی با خود جوامع غربی متفاوت بود؛ در جوامع غربی تحولات خودجوش بود، اما در جوامع سنتی غیر غربی، دگرگونی ها در اثر نفوذ فرهنگی غرب رخ داد. در این جوامع ضمن پذیرش بعضی عناصر فرهنگی غرب، در برابر بعضی عناصر واکنش های منفی نشان داده شد که دگرگونی های اجتماعی را با مشکلاتی روبه رو کرد و روند توسعه را به شکلی متفاوت تر از آن در غرب درآورد. در راستای این برداشت، در این مقاله به بررسی واکنش های بارز ایرانیان به عناصر فرهنگی غرب پرداخته شده است. با استفاده از روش تحقیق کیفی و گرد آوری اطلاعات از طریق مراجعه به متون و مصاحبه با افراد مطلع و کسانی که شاهد وقایعی بودند که تجربیاتشان، داده به شمار رود، صورت گرفته است. یافته ها حاکی از این است که واکنش ها در کل به دو نوع مثبت و منفی طبقه بندی می شوند؛ واکنش های مثبت عبارت اند از سه واکنش اصلی، با عناوین 1. شگفتی؛ 2 مفتون شدگی؛ و 3. پذیرش. واکنش های منفی عبارت اند از هفت واکنش اصلی 1. سردرگمی؛ 2. تمسخر؛ 3. شایعه سازی؛ 4. ظاهرسازی؛ 5. تحریم؛ 6. فریاد اعتراض؛ و 7. مبارزه علنی که درنهایت در دعوت مردم به انقلاب منعکس شده است. در تجزیه و تحلیل یافته ها سه عامل در پذیرش (واکنش مثبت) یا عدم پذیرش (واکنش منفی) موثر بوده اند که می توان آن ها را به این صورت برشمرد: 1. احساس تحمیلی بودن عنصر؛ 2. شتابان بودن روند دگرگونی؛ و 3. تعارض عناصر با ارزش های فرهنگی غالب در جامعه.
خلاصه ماشینی:
"ﺑـﺮای ﻣﺜـﺎل از ﺑﻌﻀﻲ ﻗﻮل ﭘﻴﺮﻣﺮدان و ﭘﻴﺮزﻧﺎن: ﻏﺮبﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﻨﻴﺎدی، ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم، ﺷﻤﺎرة اول، ﺑﻬﺎر و ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن 2931 89 ﺑﺮرﺳﻲ واﻛﻨﺶﻫﺎی اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻏﺮب ﻣﺮدم ﺳﺎﻧﺪوﻳﭻ را ﻣﺴﺨﺮه ﻣﻲﻛﺮدﻧﺪ و ﻫﻨـﻮز ﻫـﻢ ﺑﻌﻀـﻲ ﭘﻴﺮﻣـﺮدان ﺳـﺎﻧﺪوﻳﭻ را ﻏـﺬا ﺑـﻪ ﺣﺴﺎب ﻧﻤﻲآورﻧﺪ؛ زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ روﻏﻦ ﻧﺒﺎﺗﻲ ﺗﺎزه آﻣﺪه ﺑﻮد ﻣﺴﺨﺮهﻛﺮدن و ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻃﻨﺰﻫﺎﻳﻲ درﺑﺎرة روﻏﻦ ﻧﺒﺎﺗﻲ ﺑﺴﻴﺎر راﻳﺞ ﺷﺪ و ﻳﻜﻲ از اﻓﺘﺨﺎرات ﺧﺎﻧﻮادهﻫﺎی ﻣﺤﺘﺮم اﻳﻦ ﺑـﻮد ﻛـﻪ ﻫﺮﮔـﺰ روﻏـﻦ ﻧﺒـﺎﺗﻲ ﻣﺼﺮف ﻧﻤﻲﻛﻨﻨﺪ؛ ﻗﺒﻼ در اﻳﺮان ﺑﺎ اﻇﻬﺎر ﻛﻠﻤﺔ ﺗﺸﻜﺮ از ﻛﺴﻲ ﻗﺪرداﻧﻲ ﻣﻲﻛﺮدﻧﺪ.
ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ﻣﺘﻮن ﻣﻮﺟﻮد ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ روﺣﺎﻧﻴﺎن در ﻣﻮرد ﮔﺸﻮدهﺷـﺪن ﻣـﺪارس ﺑـﻪ ﺳﺒﻚ ﺟﺪﻳﺪ ﭼﻨﺪان ﻧﻈـﺮ ﻣﺴـﺎﻋﺪی ﻧﺪاﺷـﺘﻪاﻧـﺪ، ﭼﻨـﺎنﻛـﻪ در ﺗﺄﺳـﻴﺲ ﻣﺪرﺳـﺔ داراﻟﻔﻨـﻮن، ﻏﺮبﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﻨﻴﺎدی، ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم، ﺷﻤﺎرة اول، ﺑﻬﺎر و ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن 2931 001 ﺑﺮرﺳﻲ واﻛﻨﺶﻫﺎی اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻏﺮب ﻧﺎﺻﺮاﻟﺪﻳﻦ ﺷﺎه ﺑﺎ ﻧﻈﺮات ﻣﺨﺎﻟﻔﻲ از داﺧﻞ و ﺧﺎرج ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﺪ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ از ﺗﺄﺳﻴﺲ ﻣﺪرﺳـﻪ ﺗﻮﺳﻂ دوﻟﺖ واﻫﻤﻪ داﺷﺖ ﭼﻮن ﻣﻲﺗﺮﺳﻴﺪ روﺣﺎﻧﻴﺎن و ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻣﺪارس ﻗﺪﻳﻢ از او رﻧﺠﻴـﺪه ﺷﻮﻧﺪ، وﻟﻲ اﻣﻴﺮﻛﺒﻴﺮ، ﺷﺎه را ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ ﻛﺮد و ﺑﺮای او ﻧﻮﺷﺖ اوﻟﻴﻦ ﮔﺮوﻫﻲ ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻓﺎﻳـﺪهﻫـﺎی ﻣﺪرﺳﻪ ﭘﻲ ﺑﺒﺮﻧﺪ ﻋﻠﻤﺎ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد و آنﻫﺎ ﻫﻢ ﻓﺮزﻧﺪان ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﺪارس ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻲﻓﺮﺳﺘﻨﺪ.
اﻳﻦ اﻇﻬﺎرات رﺿﺎ ﺷﺎه ﻣﺆﻳﺪ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮد ﺷﺎه ﻫﻢ واﻗﻒ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑـﺎ ﻣﻮﺿـﻮﻋﻲ ﺳﺮوﻛﺎر دارد ﻛﻪ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی ﻋﻤﻴﻖ ﻣﺮدم رﺑﻂ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺷـﺎﻳﺪ ﺑﺘـﻮان ﮔﻔـﺖ ﻛـﻪ ﺣﺘـﻲ دوﻟﺖﻣﺮدان ﻛﻪ ﺧﻮد ﻣﺘﻮﻟﻲ ﻣﺪرﻧﻴﺰاﺳﻴﻮن ﺑﻮدﻧﺪ اﺣﺴﺎﺳﻲ دوﮔﺎﻧﻪ ﺑـﻪ ﺑﻌﻀـﻲ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻣـﺪرن ﻏﺮبﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﻨﻴﺎدی، ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم، ﺷﻤﺎرة اول، ﺑﻬﺎر و ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن 2931 ﺳﻴﺪﺑﻴﻮک ﻣﺤﻤﺪی و ﻧﺎﻫﻴﺪ ﻣﺆﻳﺪ ﺣﻜﻤﺖ 901 (ﻏﺮﺑﻲ) داﺷﺘﻨﺪ."