چکیده:
نظریه برچسب زنی (Labeling Theory) یکی از مشهورترین نظریات مطرح در حوزه جرم شناسی است ؛ نقش صاحبان قدرت در تعریف جرم و تعیین مجرم ، آثار برچسب زنی و راهکارهای پیشگیری از برچسب خوردن افراد محورهای این نظریه را تشکیل میدهند. با بررسی محورهای نظریه برچسب زنی در منابع اسلامی ملاحظه میشود که هر چند که میان مبانی دینی و مبانی نظریه برچسب زنی سنخیتی وجود ندارد، ولی برچسب خوردن فرد در نتیجه وارد شدن به نظام کیفری در آموزه های اسلامی مطرح بوده و راهکارهایی برای پیشگیری از آن پیش بینی شده است که از آن جمله میتوان به بزه پوشی، عفو، توبه و اصلاح ذات البین اشاره نمود.
خلاصه ماشینی:
با بررسی محورهای نظریه برچسب زنی در منابع اسلامی ملاحظه میشود که هر چند که میان مبانی دینی و مبانی نظریه برچسب زنی سنخیتی وجود ندارد، ولی برچسب خوردن فرد در نتیجه وارد شدن به نظام کیفری در آموزه های اسلامی مطرح بوده و راهکارهایی برای پیشگیری از آن پیش بینی شده است که از آن جمله میتوان به بزه پوشی، عفو، توبه و اصلاح ذات البین اشاره نمود.
نظریه پردازان برچسب زنی، مدعی اند که اصولا این اعمال نظام جزائی ومقامات آن است که تعیین می کند چه چیزی را باید جرم محسوب داشت ودر نگاه آنان ، مجرمانه خواندن رفتار یا مجرم شمردن فردی خاص ، بسته به افرادی است که در عمل چنین برچسبی را وارد می آورند و در واقع افرادیکه مناصب قدرت را در درون نظام جزائی دارا هستند، کنش های خاص افرادی معین را به عنوان کنش های مجرمانه تعریف میکنند (ممتاز، ١٣٨١، ١٠٧).
آن هم تنها به این خاطر که ادعا شده است وی کالایی را از یک مغازه دزدیده است و با وارد آمدن برچسب منفی، نام فرد مورد نظر در معرض لکه دار شدن قرار می گیرد؛ بنابراین افراد دیگر در برابر آن شخص ، با توجه به عنوان برچسبی که به او زده اند، بدون توجه به آنکه آن فرد در حقیقت امر ودر زندگی واقعی خود چه رفتاری را انجام می دهد و دارای چه قابلیت های مثبت دیگری می باشد، واکنش نشان می دهند.