چکیده:
آشناییزدایی خروج از مألوف و آشناست، خروجی که در پی آن برای خواننده یا شنوندة سخن، شگفتی حاصل شود، یعنی شاعر یا ادیب با زدودن تکرار از صورت زبان، سخنی زیبا و تأثیرگذار خلق کند، شگرد شاعر و ادیب در این است که عادت را از زبان میزداید و زبانی نو میآفریند؛ زبانی که مهمترین هدفش برجستهسازی گفتار عادی است و این همان زبان شعر است. شاعر یا ادیب برای رسیدن به این مقصود، ابزارهای زبانی میخواهد که مهمترین آنها استعاره است، آشنایی زدایی دو نوع است: 1- جایگزینی (که محور اصلی آن استعاره است) 2- ترکیبی یا ساختاری (که در تقدیم و تأخیر، التفات، حذف و اضافه پیش میآید). البته هر عدولی، آشناییزدایی به شمار نمیآید، مگر آن که جنبة رسانگی زبان نیز در نظر گرفته شود و صرف این که در زبان، استعاره بیاوریم، شعر به وجود نمیآید بلکه باید آن عدول، در مخاطب تأثیر بگذارد و نیز زیبا باشد تا مخاطب از آن لذت ببرد. آشناییزدایی هدف شعر نیست، بلکه به عنوان یکی از شگردهایی است که فضای شعر را ابهام آمیز میکند تا خواننده برای دریافت معنی به زحمت بیفتد و در نتیجه با درک معنی هیجان زده شود و از آن لذت ببرد.
Defamiliarization Means Egression of Acquaintance and Accustomed Egression that Followed the Reader or Listener the Surprise after Asks it. Thus Poet or Scholar with the Elimination of Repeats of the Languages Face، Create Beautiful and Influential Language، Because Words Due to Our Repeated are Normal so do not See them، Tip Poet and Scholar in the Habit of Speaking and Create a new Language. For This Purpose، The Poet or Scholar Need Tools Language That Most of Them are Metaphors and Two Types of Defamiliarization Aids Occurs: 1- Replacement (Whose Metaphor is Central) 2 – Combined (Which Happen in Inversion، Favor، Remove and Adding). Naturally had to Brand Each Backtrack Unaccounted Defamiliarization but Considered Phases of Language Audibility and Brought Metaphor in Language is not Create Poem but it have to an Effect on the Reader and Too have a Beautiful Effect Until Enjoy it.