چکیده:
از جمله ویژگی های بارز حدیث شیعه، نگارش آن در همان عصر صدور و حضور ائمه(ع) است. در این بازه زمانی آثار فراوان حدیثی با عنوان هایی چون «کتاب»، «اصل»، «جزء» و «نسخه» فراهم گردید که جایگاهی خاص در نظام حدیث پژوهی متقدمان امامی داشتند. ایشان در جریان احراز صدور احادیث، با تکیه بر نظام «قراین» از نشانه های متعددی استفاده کرده اند که بخش قابل توجهی از آن ها را می توان تحت عنوان «منبع شناسی» مشاهده کرد. آنان گاه به دلایل و شواهد مختلف، نوشته ای حدیثی را قابل اعتماد می پنداشته و در نتیجه احادیث آن را نیز معتبر قلمداد می کردند. ظاهرا ویژگی های خود این منابع ـ فارغ از مولفان آن ها ـ در اعتبار آن ها نقشی حائز اهمیت داشته است. این نوشتار می کوشد تا ضمن اشاره به توجه قدما به نشانه های اعتبار منبع، با مطالعه تحلیلی و نقد تاریخی گزارش های باقی مانده از متقدمان امامی و با تاکید بر خصوصیات خود منابع حدیثی، به مهم ترین نشانه های اعتبار منبع مکتوب نزد ایشان پرداخته و شواهد هر یک را با نمونه های متعددی تبیین نماید. عرضه کتاب بر امام و تایید آن، مقبولیت کتاب نزد محدثان و مدارس حدیثی، شهرت کتاب و موافقت با کتب معیار، از جمله ویژگی هایی است که سبب اعتبار منابع حدیثی، نزد محدثان متقدم امامی بوده است.
Writing of Shi‘a traditions in the same Imams’ (P. b. u. h) era is one of the prominent characteristics of these traditions. In this era، a lot of works were produced titled “Book” (Kitab)، “Original” (Asl)، “Component” (Joz’) and “Version” (Noskhah)، and etc. that played a significant role in the early Imami Hadith scholars’ tradition studies. Relying on the systematic method called «evidential system»، the scholars used several evidences in the evaluation of traditions، of which some significant proportion can be titled “source cognition”. Sometimes، depending on different reasons، they considered some writings reliable thereupon the Hadiths included in these writings were regarded “reliable” too. Regardless of the specifications of their authors، the features of these sources، themselves، have played an important role in their validation. In addition to indicating the earlier scholars’ attention to the evidences of source reliability، this paper، through analytical study and historical analysis of earlier reports remained، attempts to provide an appropriate answer to this question with an emphasis on “source features”. It also attempts to address the major indications of authentic writings and to illustrate the evidences of each one with a few examples. Some of the features of Hadith books that affected their validation were to submitting the book to the Imam and its verification by him، acceptability of the book by Hadith scholars and schools، reputation of the book and its agreement with standard books.
خلاصه ماشینی:
ابن غضائري احاديث نقل شده به واسطه وي ـ جز آن دسته احـاديثي کـه او از دو کتاب المشيخۀ حسن بن محبوب و نوادر محمد بن أبي عمير روايت کرده اسـت ـ را بـه ديدٔە ترديد نگريسته است .
دسته اي ديگر، احاديثي اسـت کـه وي از کتـاب هـاي مشـهور علـي بـن احمد بن علي عقيقي نقل کرده است [٢، ص ٥٤] و اين شهرت نشانگر اعتبار آن کتاب ها بوده است .
با وارسي و تحليل دقيق آثار و منابع حديثي باقي مانده از متقدمان ، ميتـوان قـراين کتاب محور قدما در فرآيند اطمينان به صـدور حـديث را بـه شـرح زيـر بيـان کـرد کـه همه آن ها راهي براي دستيابي به منبع معتبر و قابل اعتماد بوده اسـت .
امام (ع ) نيز در پاسـخ کتـاب عمـل يوم و ليلۀ ابو جعفر محمد بن احمد بن خانبه کرخي را معرفـي کـرد [٥٩، ص ٣٤٦] کـه اين معرفي از تأييد صدور محتواي آن کتاب حکايت دارد.
دربارٔە کتاب هاي حماد حائز اهميت است که اين آثار در عصر مؤلف شهرت داشتند و تا زمـاني کـه نسـخه هـاي آن ها موجود بوده است ، از سوي محدثان شيعه روايـت مـيشـدند [نـک : ٥٩، ص ٤٤].
براي نمونه نجاشي هرچند ابو علي حسن بن محمد صفار را توثيق کرده اسـت امـا کتاب دلائل خروج القائم (ع ) و ملاحم او را به سبب عدم شهرت آن در جامعه شيعه امامي به نقد کشيده است [٥٩، ص ٤٨].