چکیده:
احمد گلچینمعانی، اشعار تعلیمی خود را به شکلهای گوناگون بیان کرده است. گاهی در قالبهای شعری مختلف به طور مستقل، گاهی با تکبیتهایی در لابهلای دیگر اشعارش و گاهی نیز به شیوه حکایت و تمثیل و در بعضی از موارد نیز به صورت غیرمستقیم و طنزآمیز به بیان نکتههای اخلاقی، عرفانی و مذهبی پرداخته است. در این جستار کوشش میشود، با تجزیه و تحلیل دیوان گلچینمعانی، اصلیترین گونهها، ویژگیها و مضمونهای اشعار تعلیمی وی بررسی شود. مهمترین مضامین اشعار تعلیمی وی، شامل: دعوت به خداپرستی، اقتدا به پیر و مرشد، قناعت، کار و تلاش، اغتنام فرصت، خوشباشی، عشقورزی، شکیبایی، ترک خصومت، کسب معرفت و هنر و ترک لذتهای زودگذر است.
خلاصه ماشینی:
"فراهم کردن توشهای برای آخرت، توجه به گذر عمر و عبرت از وضع از دنیارفتگان، گذر خوشیها و ناخوشیهای دنیا، قدر جوانی را دانستن، قناعت، قطع تعلق خاطر از دنیا، اغتنام فرصت، لزوم بهرهگیری از راهنماییهای پیر و مرشد، عشق و وفاداری در خدمت به دیگران و تغییرپذیری، از نصایحی است که گلچینمعانی در این غزل، ذکر میکند: «در هر قدمی پندی از این راهگذر گیر گر مرد رهی، توشهای از بهر سفر گیریا بیخبری پیشه خود ساز در این راه یا جهد کن از قافله رفته خبر گیربا محنت درویشی و با شوکت شاهی آخر همه را رفته از این کاخ دو در گیرآن روز که گلبانگ رحیلت به خود آید کس با تو نگوید که ره رفته ز سر گیرجوش ثمر تاک، بدان قد دو تا بین وز نخل قد خویش در این باغ ثمر گیرزین صیدگه عام به در خواهی اگر جست عنقا به قناعت شو و بر قاف مقر گیراطعام فلک دادن زهر است به درویش رو خون جگر خور دل از این مائده برگیرتا نشکند از سنگ جفا، گوهر خود را دور از نظر مردم ناپاک گهر گیردر راه طلب خضری اگر نیست دلیلت خود را همه درگیر به خوف و به خطر گیرگر نیست تو را زندگی آمیخته با عشق این هستی ده روزه هبا دان و هدر گیرخاکستر پروانه هم از شمع جدا نیست آیین وفا یاد از این سوخته پر گیرتا روشنی بزم حریفان شود افزون ای شمع، به پروانه پر سوخته در گیرگلچین سر رفعت اگرت هست چو گردون هر لحظه ز نیرنگ، به خود رنگ دگر گیر»(همان: 39) پ - 2) غزل "حضور دل"، از دیگر غزلهای تعلیمی و عرفانی گلچینمعانی است که بعد از پند و نصیحت در زمینههایی چون: ترک پیکار کردن در مواقعی که انسان احساس خطر میکند و ترک پیکار نکردن در مواقعی که به غلبه خود بر حریف مطمئن است، لزوم کار و تلاش و دوری از خوردن و خوابیدن، خردورزی و کسب فضل و فراهم کردن توشهای برای آخرت؛ به اصل لزوم حضور قلب، برای درویش اشاره میکند و خدمت به خلق را از هر کاری بهتر میداند."