چکیده:
در این مقاله، مشابهتهای مضمونی سه متن داستانی "روسلان وفادار" (اثر گئورکی نیکالایوویچ ولادیموف)، "تیمبوکتو" (اثر پل استر) و "سگ ولگرد" (اثر صادق هدایت) تحلیل شده است. روش کار در این جستار، بررسی سه متن ذکرشده در چارچوب ادبیات تطبیقی است. تحقیق حاضر، نخست نشان میدهد در پسزمینه هر یک از متون برگزیده، حاکمیت اقتداری هژمونیک در جامعه وجود دارد که به یک صورت سرنوشت شخصیتهای اصلی را رقم میزند به طوری که "سگ ولگرد" با مضمونهایی سر و کار دارد که در "روسلان وفادار" و "تیمبوکتو" به آنها نیز پرداخته شده است. در ادامه، مقاله حاضر به بررسی مضامین مشترک این آثار، شامل: تقابل جامعه و سگ، وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری، تنهایی و یتیمانگی و تجسم روح انسانی در هر یک از شخصیتها میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"تحقیق حاضر، نخست نشان میدهد در پسزمینه هر یک از متون برگزیده، حاکمیت اقتداری هژمونیک در جامعه وجود دارد که به یک صورت سرنوشت شخصیتهای اصلی را رقم میزند به طوری که "سگ ولگرد" با مضمونهایی سر و کار دارد که در "روسلان وفادار" و "تیمبوکتو" به آنها نیز پرداخته شده است.
از نظر آنتونیو گرامشی (Antonio Gramsci) نظریهپرداز ایتالیایی که "تئوری هژمونی" (Theory of Hegemony) منسوب به اوست، «تنها زور (فیزیکی) نیست که به انسان حکومت میکند بلکه انگارهها نیز بر او حاکمند» (Bates, 2011: 351) و بخش قابل توجهی از این انگارهها همان ایدههای طبقه حاکمه جامعه است که از رهگذر آنها دیگران را در شبکه قدرت خود درگیر کرده و از این طریق بر آنها اعمال سلطه میکند.
بر این اساس، جستار حاضر، بررسی درونمایههای مشابه سه متن یاد شده را به عنوان هدف پژوهش خود برگزیده است که از بین آنها مضمونهای تقابل جامعه و سگ، وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری، تنهایی و یتیمانگی و نیز تجسم روح انسانی در هر یک از شخصیتها را در این جا مورد بحث قرار میدهیم.
صاحب "مستر بونز" - "ویلی" - زمانی که در آستانه مرگ قرار میگیرد نسبت به بی مهری جامعه به او هشدار میدهد: «ویلی درباره این مسأله بهم هشدار داده بود» (استر، 1386: 11) و "مستر بونز" هم با تمام وجود متوجه خطر شده بود: «اینکه چهطور از دست شکارچیان سگ، پاسبانها، واگنها، ماشینهای بدون پلاک و ریاکارانی فرار کند که نام اجتماع انسانی را بر خود نهاده بودند» (همان)."