چکیده:
یکی از فضایل اخلاقی تجارت که عمل به آن، محیط بازار و کسب و کار را به محیطی سالم و مطلوب برای کسب و تجارت تبدیل میسازد «اقاله یا تفاسخ قرارداد در صورت ندامت خریدار» و عدم سختگیری در معامله است. اقاله در لغت به معنای مسامحه و نادیده انگاشتن امری میباشد و در اصطلاح فسخ عقد از طرف معامله کنندگان بعد از پشیمانی یکی از دو طرف معامله و درخواست فسخ از جانب او و قبول این درخواست از طرف دیگر میباشد. بنابراین اگر یکی از طرفین معامله – مثل مشتری – از معاملهای که کرده پشیمان شود و هیچ راهی برای فسخ عقد نداشته باشد از بائع درخواست میکند که معامله فسخ شود و او نیز قبول کند و بیع را فسخ کند معامله فسخ میشود که به این کار اقاله میگویند و به درخواست مشتری استقاله گفته میشود. با توجه به آنچه مطرح شد، سوال اساسی این است که اقاله چیست و چه تفاوتی با سایر نهادهای مشابه از قبیل فسخ، انفساخ، بطلان و رجوع دارد؟ اقاله به عنوان یکی از فضایل اخلاقی تجارت چه تاثیری در اقتصاد سالم دارد؟ آیا شرط زیاده یا نقصان و همچنین شرط تاجیل عوضین در اقاله جایز است؟ کدامیک از اعمال حقوقی اقالهپذیر نیستند؟ در این مقاله بعد از بیان مفاهیم به بررسی و نقد نظریات و عقاید فقهای اسلامی علیالخصوص فقهای امامیه راجع به پرسشهای مزبور میپردازیم
Eqaleh or accord in dissolution of contract ،if the buyer remorse، is one of the business moral virtue . Eqaleh has different meanings. It Literally means neglect and technically means dissolution of contract if one of the parties remorse and ask the other party to dissolve it and he accept.
But our basic questions are:
1-What is Eqaleh and what is the difference between it and other subjects such as dissolution?
2-What is the effect of Eqaleh in economics?
3-Which of the lawful actions are not related to Eqaleh?
In this paper، the author studies and criticizes Islamic jurisprudence's viewpoints about the mentioned subject.
خلاصه ماشینی:
"برای نمونه: دو فردی که هرکدام هدف ویژهای را دنبال میکنند و در پی به دست آوردن سود بیشتری، با یکدیگر به داد و ستد میپردازند تا از رهگذر آن به مقصود خود برسند، اگر دریابند که به خواستهی خود نمیرسند و تصورشان پنداری باطل بوده است و آنگاه با توافق یکدیگر عقد به وجود آمده را نافرجام گذارند و خویشتن را از بند آن برهانند، سپس خریدار ارزش پول داد و ستد شده را کاهش یافته ببیند، چنانکه نتواند حتی همان مال را بخرد، آیا جبران چنین خسارتی را میتواند درخواست کند؟ آیا خریدار افزون بر پول پرداختی با گذاردن شرطی در ضمن اقاله، جبران خسارتش را میتواند خواهان شود؟ نیز اگر فروشنده برای پارهای از خدمات انجام شده بر روی مال داد و ستد شده مبلغی را درخواست کند و با گذاشتن شرطی در ضمن اقاله، برای جبران خسارت، پرداخت افزون بر مال به خود را خواهان شود، آیا چنین شرطهایی رواست و یا آن که باطل بوده و به بطلان اقاله میانجامد؟ با توجه به آنچه مطرح شد، سؤالات اصلی و بنیادینی که در این مقاله در پی پاسخ به آنها هستیم عبارتند از اینکه در فقه اسلام اقاله چه مفهومی داردو ماهیت آن چیست؟ و چه تفاوتی با سایر نهادهای مشابه از قبیل فسخ، انفساخ، بطلان و رجوع دارد؟ اقاله به عنوان یکی از فضایل اخلاقی تجارت چهتأثیری در اقتصاد سالم دارد؟ آیا شرط زیاده یا نقصان و همچنین شرط تأجیل عوضین در اقاله جایز است؟ کدامیک از اعمال حقوقی اقاله پذیر نیستند؟ در این مقاله بعد از بیان مفاهیم به بررسی و نقد نظریات و عقاید فقهای اسلامی علیالخصوص فقهای امامیه راجعبهمسایل عدیدهیاقاله و مقایسهی منطقی این عقاید میپردازیم."