چکیده:
یکی از مهم ترین راه های نشان دادن جایگاه انحصاری اهل بیت(ع)، بررسی و تبیین دانشهایی است که از آنان به ما رسیده و در ابعاد مختلفی در تفاسیر منقول از ایشان نمایان است. اهمیت این بررسی آنگاه روشن میگردد که به صورت تطبیقی انجام گیرد و با معاصران آن حضرات مقایسه شود. در میان ائمه (ع)، روایات منقول از امام صادق (ع) از کمیت و تنوع بیشتری برخوردار است. باتامل دربیان متنوع امام صادق در ذکر معارف قرآنی با توجه به عصر طفولیت تفسیر، این نکته آشکار میگردد که ایشان با ذکر معانی ویژه از واژگان قرآنی، نقل سبب نزول آیات، اخبار اقوام و وقایع گذشته، بیان مصداق خاص، تأویل وبیان معنای باطنی و یا اخبار ازآینده، روشی جامع برای تفسیر را به پیروان خود تعلیم دادهاند. در مقابل روایات تابعان بیشتر در بیان معانی واژگان، تفسیرظاهر، سبب نزول واخبار ازگذشتگان است که دارای ماهیت نقلی وگزارشی است بدین جهت، پژوهش درگونه های تفسیری روایات امام برای نشان دادن جایگاه انحصاری و علم ویژه امام است.
خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر، در تفاسیر فریقین، روایات بسیاری از تفسیر تابعان در دوره معاصر امام صادق نقل شده که آنها نیز دارای تنوع در بیان و گونه گونی در ذکر معارف قرآنی است.
موضوع اصلی این مقاله بررسیکمی و کیفی این دو دسته روایات (روایات اهل سنت معاصر با امام و روایات خود امام در زمینه تفسیر قرآن) است، این که آیا میتوان گفت که روایات تفسیری اهل بیت در مقایسه با روایات تابع تابعان از کمیت، عمق و گستردگی معنایی بیشتری برخوردار است؟ آیا میتوان ادعاکرد گونههای تفسیری روایات امام صادق بیشتر از گونههای تفسیری تابعان است؟ و این که آیا از طریق گونههای تفسیری خاص امام میتوان علم ویژه و جایگاه انحصاری ایشان را در تفسیر قرآن اثبات کرد؟ نگارنده در این مقاله سعی کرده، با مبنا قرار دادن روایات تفسیری امام صادق (م148ق) و مقایسه آن با روایاتی که در همان عصر (سالهای100 - 150ق) از طریق مفسران برجسته اهلسنت، مانند: ضحاک (م105ق)، سدی (م128ق)، محمد بن سائب کلبی (م146ق) و مقاتل (م150ق) رسیده، ضمن بررسی نسبت کمی و کیفی این روایات، میراث تفسیری آن حضرت را توصیف و تحلیل کند، ویژگیها و گونههای تفسیری ایشان را با ذکر نمونه بیان کرده و اهمیت آن را در توسعه مفهومی و باز کردن فضای کشف معانی ذکر کند و از این طریق جایگاه انحصاری ائمه را در تفسیر قرآن اثبات نماید.