چکیده:
تحلیل متن(Text Analysis)،زمانی حوزه ای از مطالعه در پردازش زبان طبیعی و بازیابی اطلاعات بوده است،از آنجا که بیشتر فنون جست و جوی اینترنت مبتنی بر متن است،تحلیل متن همچنین اجازه گسترش به حوزه اینترنت را نیز یافته است.به گونه معمول،داده های متنی نیمه ساختار یافته اند و انسان می تواند به سادگی آن را بخواند و تفسیر کند.فنون تحلیل متن ممکن است به استخراج ویژگی های کلیدی مرتبط از یک متن،طبقه بندی اسناد متنی مبتنی بر محتوای مفهومی،نمایه سازی اسناد،استخراج دورنمای مجموعه بزرگ اسناد متنی،سازمان دهی مجموعه های بزرگ اسناد به شیوه ای موثر،بهبود تاثیر فرایند جست و جوی خودکار و نیز تشخیص اسناد اضافی در پایگاه داده های متنی بزرگ به کار رود.پژوهشگران مرکز تحقیقات کامیپوتری علوم اسلامی بر محتوای نرم افزارهای عرضه شده،پژوهش هایی انجام داده و آن را غنی نمود و با شیوه های گوناگون نظام مند کرده اند که از آن جمله می توان به معجم موضوعی اشاره کرد که در ذیل به آن پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
در این شیوه، بهترتیب چکیده متن با نشانیدهی دقیق بهمنزله موضوع، زیرعنوانهای ترکیبی استخراجی از موضوع بهمثابه نمایه و عناوین و تعابیر کلیتر برای رسیدن به نمایهها بهمنزله تکواژه توسط محققان متخصص تولید شده است.
(رستمیان، 1379) نمونه موضوعبرداری (چکیدهنویسی) از متن: اما والله لقد تقمصها ابن أبی قحافه این گونه است: صبر امیرالمؤمنین(ع) در برابر غصب خلافتش استخراج نمایه از چکیده: از دیگر ارکان معجم موضوعى، نمایه است.
برای نمونه، نظام مترادفات نمایگان و واژگان فوق چنین است: (رجوع شود به تصویر صفحه) ـ نظام مشترکات: به سبب آنکه معاجم موضوعى در صدد ارائه معجمى از مفاهیم است و از طرفی، دسترسى به مفاهیم، تنها به واسطه الفاظ صورت مىگیرد، استفاده از الفاظى با بیش از یک معنا، در روند پژوهش اخلال ایجاد مىکند؛ هرچند در نمایهسازى باید از الفاظ مشترک یا متجانس پرهیز کرد.
از آنجا که این شیوه به گونه معمول بر متونی که وحدت موضوعی خاصی ندارند، یعنی به دانشهای گوناگون باز میگردند، نیز اعمال میشود، پژوهشگر باید با حدت ذهن، و توجه به دلالتهای موجود در متن، موضوعهایی را که به دانشهای گوناگون مرتبط است، استخراج کند.
2. وابسته بودن به برداشتهای گوناگون پژوهشگران: موضوعاتی که پژوهشگران از متن استخراج میکنند، به دانش، علایق و سلایق ایشان بسیار وابسته است؛ برای نمونه، پژوهشگری که دانش فلسفیاش بیشتر از دیگر موضوعات است و به این مباحث نیز دلبسته است، از متنی خاص برداشتی متفاوت از پژوهشگر دیگری خواهد داشت که علایق و دلبستگیها و دانش در حوزهای دیگر دارد.