چکیده:
وجود احادیث به ظاهر متعارض و نیز طعن و سرزنشهای اهل کلام نسبت به اهل حدیث، مبنی بر نقل احادیث متناقض و متخالف با شرع و عقل توسط آنها، محدثین را بر آن داشت که به تالیف کتب خاصی همت گمارند که متضمن جمع اخبار و حلّ و رفع تناقض از چهره روایات باشند. این جمع و حلّ اختلاف، به شکلهای گوناگونی از جمله ترجیح روایتی بر معارض آن، یا حمل بر ناسخ و منسوخ بودن، امکان پذیر است. هرچند آثار این محدثین در مورد جمع بین روایات و حلّ تعارض میان آنها خالی از اشکال نیست؛ ولی در نوع خود خدمت بزرگی به ساحت حدیث نبوی برشمرده میشود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، در صدد تبیین مهمترین زمینهها و عوامل پیدایش و توسعه علم «مختلف الحدیث» و بررسی برخی از مهمترین فعالیتهای محدثین اهل سنت در این زمینه است.
خلاصه ماشینی:
"23 البته برخی از آنچه که متکلمین در سرزنش اهل حدیث گفتهاند حقیقت دارد و مثلا وجود راویان ضعیف و دروغ پرداز و جاعل قابل انکار نیست؛ چنانکه خود ابن قتیبه هم به آن اذعان کرده و حضور قصاصی که احادیث غریب و منکر را نقل میکنند، مایه ننگ حدیث و محدثین میداند؛24 ولی به خاطر وجود چنین اشخاصی در جمع اهل حدیث، نمیتوان اصل حدیث و اخبار صحیح را زیر سؤال برد و یا کل محدثین را به بی انصافی متهم کرد.
34 به این شکل است که محدثین مصمم میشوند نخستین کتب مختلف الحدیث را تدوین نمایند؛ چنانکه ابن قتیبه دینوری (م، 276) کتاب «تأویل مختلف الحدیث» خود را در پی نامه یکی از اهل علم تألیف کرد، که در آن خواسته بود او را آگاه کند از آنچه به آن واقف است از طعن و ذم اهل کلام نسبت به اهل حدیث و ادعای آنها که محدثین را حامل روایات دروغین و متناقض میدانستند.
3. فعالیتهای محدثین در حل احادیث اختلافی به دو شیوه کلی و تفصیلی قابل توجه است: در شیوه کلی، قوانین و شروطی را برای علاج این مشکل وضع نمودند؛ مثل اینکه اگر حدیث مقبولی با حدیث ضعیف تعارض پیدا کند، حدیث ضعیف رد میشود؛ اما در نوع تفصیلی، علما نسبت به هر حدیثی در شروح خود بر کتب احادیث تحقیق و بررسی کردند و علاوه بر آن به تألیف کتبی پیرامون احادیث متعارض پرداختند، مانند «تأویل مختلف الحدیث ابن قتیبه» و «شرح معانی الآثار طحاوی»."