چکیده:
بر خلاف ادبیات متعارف، اجماع نه تنها در فقه کاربرد دارد، بلکه از نظر متکلمان، یکی از ابزار های مهم استنباطات کلامی به شمار می رود. از جمله این متکلمان سید مرتضی می باشد. او توانست با پی ریزی اساسی و محکم برای اندیشه کلامی خود، از اجماع در بنای فکر کلامی خود بهره ببرد. به نظر او، اجماع ابزاری علمی - یقینی است که می تواند کاشف از قول امام معصوم باشد. اعتماد او به اجماع در بحث های کلامی سبب فاصله گرفتن وی از معتزله در بسیاری از مسائل کلامی شد. تلاش نگارنده بر این است که تبیینی از ماهیت اجماع، خصوصیات مختلف آن و اهمیت آن در اندیشه کلامی سید مرتضی ارائه دهد.
Contrary to the usual literature، consensus not only applies to the Islamic jurisprudence (Fiqh)، but also counts as one of the most important devices for theological inferences from the viewpoint of the theologians. Among these theologians is Sayyid Murtaza who—with a foundational establishment for his theological thought—could employ consensus in his theological foundations. In his view، consensus is a certain، knowledge-giving device that can discover the ideas of Imams. His reliance on consensus in the theological issues distanced him away from Mutazilis in many theological issues. This paper tries to explain the nature of consensus، its different features and its significance in the theological thoughts of Sayyid Murtaza.
خلاصه ماشینی:
پیش از شروع بحث، این نکته را باید یادآور شویم که گرچه نکاتی که گذشت، مخصوص اندیشه سید مرتضی نیست و آنها را میتوان در شخصیتها و دانشمندان دیگر رصد کرد، ولی با توجه بهکاربرد فراوان اجماع در بحثهای کلامی سید مرتضی، تأثیرگذار بودن او در تاریخ کلام امامیه، ضرورت بررسی اندیشهها و روشهای کلامی او به عنوان شخصیت کلامی شاخص قرن چهارم و پنجم و سعی در دور کردن اتهام پیروی بیچون و چرای وی از معتزله به اندازه ممکن، اهمیت بررسی روش اجماع از نظر سید مرتضی روشن میشود.
نگارنده به نوبه خود نسبت به این اظهار نظر درباره روش سید مرتضی موافق است؛ زیرا اهمیت عقل نزد او قابل انکار نیست، اما برای بررسی عمیقتر این مسئله و تلاش برای رسیدن به ژرفای اندیشه سید دو پرسش مطرح میشود: پرسش اول: اعتماد سید مرتضی به عقل باعث میشود یک گام به عقب بازگشته و این سؤال را مطرح سازیم که علت اعتماد سید به عقل چیست؟ و به عبارتی دیگر، ریشه ارزش عقل در کجا نهفته است؟ و چرا سید به عقل اعتماد کامل دارد؟ پرسش دوم: آیا عقل تنها ابزاری است که سید مرتضی در مباحث کلامی از آن پیروی میکند، یا اینکه ابزارهای دیگری هم در کار است، که میتوانند نتایج عقل را تأیید کنند، و یا در جاهایی که عقل توانایی ورود به آنها را نداشته باشد، آن ابزارها وارد عمل میشوند؟ پاسخ به این دو پرسش، ضمن بحثهای زیر روشن میشود: 1.