چکیده:
تأثیر عدالت در اجتهاد یکی از پرسشهای مهم و اساسی سدۀ حاضر است. امامیه از دیرباز بهصورت مبنایی و نظری بر این مطلب تأکید کرده است که خداوند عادل و حکیم و احکام الهی تابع مصالح و مفاسد و یکی از مهمترین آنها حسن عدل و قبح ظلم است و بههمین مناسبت به عدلیه معروف شدهاند، ولی کمتر به نقش و تأثیر آن در اجتهاد و فقاهت توجه شده است. بیشترین توجه به تأثیر عدالت در اجتهاد، در چند دهۀ اخیر و تنها بهصورت موردی از سوی برخی از فقها صورت گرفته است. در این مقاله تلاش میشود تا اکثر شیوههایی که بهوسیلۀ آنها میتوان عنصر «عدالت» را در اجتهاد بهکار گرفت، استقصا و دشوارتر از آن نمونههایی فقهی برای بیشتر این شیوهها ارائه شود. گونهها و شیوههایی که در این نوشتار از تأثیر آنها در اجتهاد سخن میگوییم، عبارتند از: تأثیر عدالت در صدور و عدم صدور روایت، تأثیر عدالت در شناخت صدور روایت برای بیان حکم شرعی یا حکم ولایی و امثال آن، استفاده از عدالت در فهم عمومیت و عدم عمومیت حکم، تأثیر عدالت در پیدایش یا رفع اجمال، تأثیر عدالت در اختصاص حکم به زمان یا مکانی خاص، استفاده از عدالت در فهم الزام یا عدم الزام، استفاده از عدالت در مقام تعارض و تزاحم.
One of the crucial questions in contemporary times is that : do the justice affected the jurisprudence.? Although Imamiye a long time ago and as the theoretical and basic way emphasized that " God is Just " but the Just of God depended and follow the interests and ills; one of the most important interests and ills is that: Justiceis good andinjusticeisbad; on this occasion،Imamiyehave beenknowntoJustice;butthere waslittle attentionto the roleand impact ofjustce in jurisprudence .
Most attention to theimpactofjusticein jurisprudence has been inthe last few decades. And the workjustInsome cases،byjurisprudents، has been done. Inthis paperwe have tried to collectemanywaysby whichthe"justice"can be usedinjurisprudence.It،s moredifficult whenwe have tried toprovideexamplesof jurisprudenceformoreways. The Ways which werespoken Inthisarticle are The effectofof justicein issuanceornon-issuance ofHadith ،Influenceof justice Inrecognition ofthe issuance traditionto express thereligious orderor Valaei order etc. the use of justice in the understanding of generalityandnon- generality of order، the justic's influenceonthe creationorelimination ofbrief in order، the roleof justice inallocation of the order to specifictime or place، the use of justice in understanding of compulsion or non- compulsion، and the use of justice Whenconflict andoccurs.
خلاصه ماشینی:
"در رابطة میان فقه و عدالت ، بحث های فراوانی امکان طرح و بررسـی دارد کـه بررسـی همة آنها بیش از گنجایش یک مقاله است ؛ پس مقالـة حاضـر را بـه بررسـی ایـن پرسـش اختصاص می دهیم که به چه شیوههایی می توان از عدالت در اجتهاد استفاده کرد و بررسـی سایر پرسش ها در این زمینه را به فرصت دیگری واگذار می کنیم .
بـا توجـه اینکه فقهی دانستن این حدیث مستلزم ظلم خواهد بود، می توان گفت که اساسا حدیث مـذکور از شأن بیان حکم شرعی صادر نشده است و باید آن را صادر از سایر شئون پیامبر a دانسـت ، همانطور که برخی از دانشوران فقه و اصول چنین گفته اند (هاشمی ، ١٤٠٥، ج ٧: ٣١).
ولی شاید در عمومیت زمانی این حکم خدشه وارد شود، پـس عـدالت قرینـه ای محسـوب می شود که با این عمومیت ناسازگار است ، همانطور که برخی از فقها به قرینـة عـدالت و نفـی ظلم گفته اند روایات حلال کردن انفـال عمـومی بـرای شـیعیان بـه زمـانی اختصـاص دارد کـه دولت های جائر بر انفال تسلط و برخی شیعیان به انفال احتیاج داشته انـد، چـرا کـه اطـلاق آزاد بودن انفال برای همه و عدم مقید بودن آن به موازین عدل و انصاف سبب می شـود کـه گروهـی استیلای مستبدانه بر انفال داشته باشند و گروهی از مردم مستضعف محروم شوند؛ همانطور کـه امروزه مشاهده می کنیم و این بی عدالتی محسوب می شود کـه شـریعت از آن بیـزار اسـت و بـر کسی که به مذاق شریعت واقف است ، این مطلب پوشیده نیست (منتظری، ١٤١٥، ج ٣: ٨٢)."