چکیده:
سیاست گذاری حزبی یکی از مباحث مهم و عمده سیاست گذاری عمومی است که متاسفانه در مباحث عمده خط مشی گذاری حزبی، از نگاه ها مغفول مانده است. فقر این مساله، احزاب کشور را با چالش هایی مواجه نموده که آگاهی به آن می تواند افقی روشن را پیش روی احزاب در تصمیم سازی و خط مشی گذاری های خود قرار دهد. باید عنوان نمود آسیب هایی در کارکرد احزاب وجود داشته که به صورت یک آسیب لاعلاج و مزمن درآمده است که این آسیب باعث ناکارآمدی تاریخی این پدیده در حیات حزبی احزاب کشور گردیده و تا هم اکنون نیز درمان نشده است. مقاله پیش رو با نگاهی عمیق و سیاسست گذارانه، نه تنها به آسیب شناسی یکی از عمده احزاب کشور به نام کارگزاران سازندگی می پردازد بلکه با نگاهی کاربردی به مقوله سیاست گذاری حزبی، احزاب کشور را به سوی یک سیاست گذاری منسجم و منطقی می کشاند.
Party policy making is a major issue in politics، however، it is overlooked in Islamic Republic of Iran. This problem has encountered parties with a formidable challenge which awareness of these challenges could provide parties with a better opportunities in policy formation. This paper،by applying pathological approach، foccuses its attention on the behavior of Kargozaran Sazandegi party with the main purpose of proposing how this party could go a head while having a set of logical and coherent policy making defectives
خلاصه ماشینی:
26 گفتار اول : حزب و سیاست گذاری حزبی به طورکلی میتوان چهار ویژگی سازمان ، ایدئولوژی، قانونی بودن و مبارزه برای کسب قدرت را عامل تشخیص حزب از غیر آن دانست ، اما باید اذعان نمود که این چرخه و فرایند سیاسی و پیدایش و تکوین احزاب سیاسی در ایران معاصر، پیش از انقلاب اسلامی، سرنوشتی غم انگیز داشته است ؛ زیرا هیچ گاه احزاب و تشکل های سیاسی از فضای آزادی برای تکامل سازمانی و فکری در هیچ برهه ای بهره مند نبوده اند.
27 نتیجه ای که از نگاه های ذکر شده در بالا میتوان گرفت بیانگر این مطلب است که تحزب به مثابه شمشیری دو لبه ، حتی در جوامع غربی قابل تحلیل و ژانوس گونه عمل مینماید، از سوئی باعث نهادینه گردیدن فرهنگ سیاسی به عنوان وجه مثبت خود میباشد و از سوئی با بوراکتیزه شدن در دنیای فاسد حزبی (بشیریه ، ١٣٨٠: ٢٠٨) باعث انفعال و بدبینی سیاسی مردم نسبت به کلیت نظام سیاسی میگردد.
با توجه به کارکرد آموزشی احزاب که در ارتقاء شعور سیاسی مردم مؤثر میباشد از یک سو در بالا بردن میزان مشارکت سیاسی مردمی و از بین بردن پدیده بیتفاوتی اجتماعی و سیاسی کـه معمولا جنبش های توده ای و انفجارهای سیاسی از پیامدهای آن میباشد (بشیریه ، ١٣٧١: ٢٦) و از سوی دیگر افراد جامعه را در پروسه گذار از مفهوم سیاست زدگی که طی آن نخبگـان توانـایی بسیج نیروها را در راستای منافع و مصالح خود دارند به مفهوم سیاسی شدن که به ایـن وسـیله مردم به عنوان تصمیم گیرنده و عامل و نه به صورت ملعبه دسـت نخبگـان در بطـن نظـام ایفـای نقش میکند، کمک مینماید.