چکیده:
بحث «ظاهر و باطن قرآن کریم» یکی از مباحث تاثیرگذار در تفسیر بهشمار میآید. به ویژه بعد باطنی آن که به سبب فراتر بودن از فهم عرفی از ظرافتها و پیچیدگیهای خاصی برخوردار است. سید محمدحسین طباطبایی از جمله دانشمندانی است که در زمینه ماهیت باطن قرآن کریم نظری درخور تحلیل و تامل ارائه کرده است. از اینرو در این مقاله تلاش شده تا معناشناسی بطون قرآن و زوایای آن و همچنین ارتباط بین ظاهر و باطن از دیدگاه ایشان تبیین گردد. علامه معتقد است که معانی و معارف قرآن کریم دارای مراتبی است که برحسب تفاوت سطح فهم مخاطبان مختلف میگردد، که این معانی به نسبت ظهور و خفایی که دارند، ظاهر و باطن قرآن خوانده میشوند که در طول هم اراده شده و نسبیاند. همچنین ایشان برآن است که معانی باطنی برحسب مراتب مختلف فهمها مدلول مطابقی لفظ هستند
خلاصه ماشینی:
1 بسیاری از محققان علوم قرآنی و مفسران نیز بر همین اساس در کتابها یا مقدمه تفاسیر خود به مسئله باطن کلام الهی اشاره کردهاند؛ اما غالب آنها تنها به ذکر روایات معصومین^ یا اقوال صحابه که در این باب رسیده بسنده نمودهاند؛ برای نمونه شیخ طوسی در مقدمه التبیان فی تفسیر القرآن طبق همین احادیث، اقوالی را بهطور مختصر در مورد ماهیت ظاهر و باطن قرآن کریم مطرح کرده است.
در برخی از این روایات تنها بیان شده که قرآن دارای ظاهر و باطن است، اما توضیح و تعریفی در مورد ماهیت آنها ارائه نشده است؛ مانند: ـ در ضمن روایتی امام محمدباقر×، به جابر بن یزید جعفی فرمود: «یا جابـر ان للقرآن بطنا و للبطن بطن و له ظهر و للظهر ظهر ...
ماهیت بطون قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی علامه طباطبایی با در نظر گرفتن متفاوت بودن سطوح فهم انسانها در درک ماوراء حس و اینکه قرآن کریم همه آنها را مخاطب خود قرار داده (طباطبایی، 1387: 31) و همچنین روایاتی که در مورد ظاهر و باطن قرآن کریم از شیعه و اهلسنت نقل شده (بنگرید به: همو، بیتا: 3 / 74 ـ 71)، وجود بعد باطنی برای قرآن کریم را امری اجتنابناپذیر میداند و ازاینرو معتقد است که قرآن کریم دارای معانی و معارف ذومراتبی است که بر حسب تفاوت مقامات مخاطبان (سطح فهم آنها) مختلف میشود.