چکیده:
تشبیه و تنزیه به چگونگی فهم انسان از اسماء و صفات حقتعالی مربوط میشود و ریشههای این بحث را میتوان در وحی الهی و کتب مقدس یافت. در عالم اسلام، آیات تشبیهی و تنزیهی قرآن، زمینه بحثهای فراوانی را میان متکلمان مسلمان فراهم آورد. در قرون وسطای مسیحی نیز کتاب مقدس و همچنین اندیشههای فیلسوفان آن دوره دربارة روشهای ایجابی و سلبی در شناخت خداوند، مباحثاتی را بر سر صفات الهی برانگیخت. ابنعربی و اسپینوزا، هرچند اندیشمندانی از دو سنت فکری متفاوتند؛ چنانکه یکی عارفی شهودی و دیگری فیلسوفی عقلگراست، اما هر دو با مبنایی یگانهانگارانه به شناخت خداوند، اسماء و صفاتش میپردازند و درخصوص تشبیه و تنزیه، رویکردی مشابه دارند و هر دو قائل به تشبیه و تنزیه هستند. در نوشتار حاضر، ابتدا نظر ابنعربی و اسپینوزا در باب تشبیه و تنزیه آمده و سپس نظر آن دو تحلیل و مقایسه شده است.
خلاصه ماشینی:
ابنعربی در بحث شناخت خدا، میان مقام ذات یا احدیت با دیگر مراتب تجلی حقتعالی فرق میگذارد و ذات حق را فراتر از اینگونه مباحث میداند، اما در مقام الوهیت یا واحدیت، هم به تشبیه قائل است و هم به تنزیه؛ چرا که آن دو را اموری متضایف و وابسته به یکدیگر میداند.
لازمه منطقی این نظریه، باور به تنزیهانگاری است، اما وی بدین روش نمیرود و با دلایلی عقلگرایانه، صفاتی چون فکر و بعد را به خدا نسبت میدهد و با همان اشکالی مواجه میشود که ابنعربی تقریر کرده است و آن اینکه نفی تشبیه به تشبیه میانجامد.
بررسی آراء ابنعربی و اسپینوزا، بخوبی آشکار میکند که بحث تشبیه و تنزیه به چگونگی ادراک آدمی از اسماء و صفات حق تعالی مربوط میشود و این مسئلهیی است که جستار حاضر عهدهدار بررسی و تحلیل آن است.
رویکرد ابنعربی به تشبیه و تنزیه تنزیه و تشبیه به چگونگی شناخت خداوند مربوط است و هرگونه خداشناسی، با بحث اسماء و صفات در پیوند است؛ چرا که ذات حقتعالی از آن حیث که هرگز به ادراک انسان درنمیآید، محل بحث نیست.
تحلیل و مقایسه نظر ابنعربی و اسپینوزا در باب تشبیه و تنزیه بررسی آراء ابنعربی و اسپینوزا، بخوبی آشکار میکند که بحث تشبیه و تنزیه به چگونگی ادراک انسان از اسماء و صفات حقتعالی مربوط میشود.
لازمه منطقی این نظریه، باور به تنزیهانگاری ناب و طریق سلبی است، اما او بدین روش نمیرود و صفاتی چون فکر و بعد را به خدا یا جوهر نامتناهی مطلق نسبت میدهد و درنتیجه، دیدگاه تنزیهی معتدل را در پیش میگیرد که اسناد صفات عقلانی به خداوند را مجاز میداند.