چکیده:
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه های گونـاگون، اهـداف مـورد نظـر و نیـز بـرای رهایی شعر از حالت خطابه گری و گزارشی و در راستای اصالت بخـشی بـه اثـر ادبـی ، بـه فراخوانی چهرههای سنتی و بویژه چهرههای دینی روی آوردهاند. آنان این شخـصیت هـا را به دلیل برخورداری از دلالت های بالقوه و سازگاری با تجربـه هـای معاصـر خـویش بکـار گرفته و به منظور انتقال مفاهیم ذهنی ، به شکل نمادین از آنها بهـرههـا بـردهانـد. پـژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی حضور شخصیت حضرت ایوب (ع ) در شعر معاصر عربی بپردازد. در این راستا، نخست با نگاهی گذرا به جنبـه هـایی از ویژگـی هـای شخـصیتی آن حضرت در تورات و قرآن کریم پرداخته و سپس رویکرد سـه شـاعر معاصـر عربـی «بـدر شاکرالسیاب »، «محمود درویش » و «عبدالعزیز المقالح » را در فراخوانی ایـن چهـرهی دینـی تبیین نموده است . برداشت این است که ایوب شاعران معاصر، تابع دغدغـه هـای فـردی و اجتماعی - سیاسی آنان است و عهدهدار تجسم ناکامی های ایشان است .
Contemporary Arab poets have started to recall classic and especially religious figures in their poems to present experiences and ideologies، to rescue the poetry from reportage state and also to enhance their own poetry. The reason why they make use of these religious figures in their poetry is their potential implications and their compatibility with poet’s own current experiences. Poets also make use of these figures to convey their intellectual concepts in a symbolic form. The present study tries to investigate the presence of the prophet Job in contemporary Arabic poetry. In this regard، we first take a glance at personal features of the prophet Job from the perspective of Quran and Old Testament، then from the perspective of three contemporary Arab poet’s approach، namely Badr Shakir al-Sayyab، Mahmoud Darwish، Abd al-Aziz al-Maghaleh، to see how they represent this religious figure in their poetry. The result shows that Job in the contemporary Arabic poetry is an indication of their individual and social concerns.
خلاصه ماشینی:
"البته تذکر چند نکتـه در اینجـا ضـروری می نماید و آن اینکه شاعر با توجه به داشته های ذهنی مخاطب نسبت به چهرة حضرت ایوب، اقدام بـه «آشنایی زدایی » در اصل دینی وی نموده است ، بدین شکل که ایوب یمنی برخلاف اصل دینی خود بـه صلیب کشیده شده، پستان مادرش بریده شده، زبان وی قطع شده، صدایش در گلو خفه شده، دسـتش بریده گشته و بینی اش کوتاه، که البته هیچ یک از این موارد در اصل توراتی و قرآنی ایوب دیده نمی شود و مخاطب به نوعی با حجم گستردهای از عادتستیزی و یا آشنایی زدایی روبرو هست .
نتیجه از آنچه گفته شد می توان به این نتیجه دست یافت که گرچه حضرت ایوب (ع) چهرة دینی است و در متون دینی از وی سخن به میان آمده، اما تجربه های گوناگون شاعران معاصر عربی در بستر شـعری دخالت کرده و با توجه به ابعاد شخصیتی این چهره دینی شاعران این امکان را یافته انـد تـا گونـه هـای مختلفی از تجربه ها، دغدغه ها و خواسته های شخصی و غیر شخصی خود را بر وی حمـل کننـد و بـا الهامگیری از او به ترسیم آنها بپردازند."