چکیده:
چرایی و چگونگی تشکیل حکومتها و همچنین ماهیت و ساختار آنها از مباحث پر اهمیت در تفکر تاریخی و تاریخ نگری است. توضیح و تبیین فرایند تشکیل حکومتها بخاطر مولفههای تاثیر گذار متعدد و در هم تنیدگی زمینههای مختلف، مستلزم ژرف نگریهای خاص و تعمق در تمام زمینههای مربوطه است. چرایی تشکیل حاکمیت صفویان و روند آن نیز خارج از این قاعده نیست. اما تعدادی ازمحققان با اتکاء به یک یا چند عامل در صدد ماهیت بخشی و یا به تعبیر بهتر ماهیت تراشی برای حاکمیت صفویان برآمدهاند. از طرفی با نادیده انگاشتن و غفلت از واقعیات متعدد دیگر به ابهام و پیچیدگی موضوع افزودهاند. این باعث ارائه نظرات مختلف و حتی متضادی در باره چرایی، روند و ماهیت و مشخصات این حاکمیت شده است. این نوشته در صدد است تا با ارائه نوعی تقسیمبندی بر اساس محتوای این نظریات، آنها را به بحث و مقایسه گذارد و در حد امکان به بررسی، نقد و مطابقت آن دیدگاهها با واقعیات ملموس در حکومت صفویان بپردازد. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که هیچ یک از نظرات مذکور با واقعیات تاریخی شکلگیری و روند حاکمیت صفوی مطابقت ندارد.چرایی و چگونگی تشکیل حکومت ها و همچنین ماهیت و ساختار آنها از مباحث پـر اهمیـت در تفکر تاریخی و تاریخ نگری است . توضیح و تبیین فرایند تشکیل حکومت ها بخاطر مولفه های تـاثیر گذار متعدد و در هم تنیدگی زمینه های مختلف ، مستلزم ژرف نگریهـای خـاص و تعمـق در تمـام زمینه های مربوطه است . چرایی تشکیل حاکمیت صفویان و روند آن نیز خارج از این قاعده نیسـت . اما تعدادی ازمحققان با اتکاء به یک یا چند عامل در صدد ماهیت بخشی و یا به تعبیر بهتر ماهیـت تراشی برای حاکمیت صفویان برآمده اند. از طرفی با نادیده انگاشتن و غفلت از واقعیات متعدد دیگـر به ابهام و پیچیدگی موضوع افزوده اند. این باعث ارائـه نظـرات مختلـف و حتـی متضـادی در بـاره چرایی، روند و ماهیت و مشخصات این حاکمیت شده است . این نوشته در صـدد اسـت تـا بـا ارائـه نوعی تقسیم بندی بر اساس محتوای این نظریات ، آنها را به بحث و مقایسه گذارد و در حـد امکـان به بررسی، نقد و مطابقت آن دیدگاهها با واقعیات ملموس در حکومت صفویان بپردازد. نتیجـه ایـن بررسی حاکی از آن است که هیچ یک از نظرات مذکور بـا واقعیـات تـاریخی شـک گیـری و رونـد حاکمیت صفوی مطابقت ندارد.
How and why dynasties are established and also what their structure and nature are like are among the most significantly discussed issues in historical thinking and reviews. As a rule explanation and explication of the process of dynasty establishment arenot a simple task variables. These variables are not easy to detect and observe. Thay need to be narrowly, deeply, specifically, and thoroughly studied. why the Sfavid dynasty was established and what its process of development was like are of course no exception this general rule. Different and sometimes opposing ideas have been proposed for and how the safavid dynasty was established. this arises not only from the fact that certain historical researchers have resorted to forage some reasons for the establishment of the safavid dynasty, but also from the fact that same other researcher have intentionally ignored certain facts. About the foundation of the safavid this study attempts to make a comparison and contract of the content of these views on the base of the content of these views. It also tries to evaluate and attest their claims on the basis of the objective facts dominant in the safavid dynasty.
خلاصه ماشینی:
"نصر با گریزهای مکرر به موارد تاریخی شدیدا گـزینش شده و با تأکید بر تصوف و طریقت های متمایل به تشیع با ترکیـب و تلفیـق هـای سـطحی اغلب متأثر از کربن ، که تشیع را همان تصوف و تصوف را همان تشـیع مـیدانـد، در صـدد اثبات این مدعا است که در آستانه تشکیل حاکمیت صفوی تشیع در ایران تنها نیاز به یـک رونمایی داشت که آن هم توسط صفویان انجام گرفت (نصر، همان : 1385).
بعبارت دیگـر بـا آن پـیش زمینه عصر تساهل و تسامح و با توجه به حضور تصوف هم در جامعه و هم به عنـوان یکـی از مبنای های صفویان ، چرا دستاورد و نتیجه آن به خشونت منتهـی شـد؟ چـرا میـان پـیش زمینه و بستر و پس زمینه ونتیجه تضاد وجود دارد؟ شاید با عجله این پاسـخ را مطـرح کـنم که آن عصر تساهل و تسامح مورد ادعا غیر واقعی بود و در مـورد تصـوف و نقـش آن نیـز اغراق شده است و آن در حوزه کار تعداد کمی از مشایخ تا حدی موجبات تسـاهل شـد و آن به پیکره اجتماع راه نیافت بود.
اما باید گفت ادعای حاکمیت ملی صفویان که بیشتر توسط نویسندگان غربی و پیروان ایرانی آنها بیان شده است بـا قـراین و شـواهد تـاریخی و رونـد قضایا و کارکرد واقعی این حاکمیت هماهنگی ندارد و در موارد زیاد خلاف آن درست اسـت ."