چکیده:
مشهور است که افلاطون در آغاز محاورة سوفسطایی و محاورة سیاستمدار وعـده مـی- دهد که میخواهد سه محاوره به نام های سوفسطایی، سیاستمدار و فیلسوف بنویسـد. دو محاورة اول نوشته میشود و اکنون در دسـترس اسـت ؛ امـا در خصـوص محـاورة سـوم همانند دو محاورة دیگر چیزی در اختیـار نـداریم ؛ یعنـی افلاطـون محـاورة فیلسـوف را نمینویسد، یا همچنانکه دو محاورة قبلی را نوشته بود نمینویسـد. دربـارة ایـن محـاورة سوم نظرهای مختلف وجود دارد. در مقاله حاضر به بیان و ارزیابی نظر هایـدگر در ایـن خصوص خواهیم پرداخت .هایدگر این عقیدٔه رایج را در میان مفسـران نمـیپـذیرد کـه افلاطون طرح نوشتن محاورات سه گانه را داشته اسـت و بـر ایـن اسـاس سـعی مـیکنـد توصیف فیلسوف را در میان آثار افلاطـون بازنمایـد. او معتقـد اسـت افلاطـون محـاورٔه فیلسوف را نوشته است ؛ اما نه همانند محاورات دیگر؛ بلکه بنحو سقراطی. مقال ٔه حاضـر
خلاصه ماشینی:
"(ibid) هایدگر در بیان اینکه افلاطون فیلسوف را در همین محـاوره آورده اسـت مـیگویـد این مطلب کاملا با رویکرد سقراطی افلاطون مطابق است ؛ چرا که امر ایجـابی را صـرفا در تحقق واقعی آن و نه از طریق موضوع مستقیم تأمل قرار دادن آن ارائه میدهد؛ یعنی رویکرد افلاطون این است کـه ضـرورتی نمـیبینـد تـا فیلسـوف را هماننـد سوفسـطایی چنانکه در فقرة 254b4 میگوید موضوع مستقیم قرار دهد: در مورد سوفسطایی ما دست نخواهیم کشید تا زمانیکه او را در مقابل چشم مان به روشی کاملا بسنده گرفته باشیم .
البته هایدگر این نکته را که در اینجا سـقراط از ایـن سـه بحـث بـه میان میآورد، دلیلی بر این میبیند که در دیگـران ایـن انتظـار بوجـود آمـده اسـت کـه افلاطون قصد نوشتن محاورات سه گانـه را داشـته اسـت ؛ ولـی هایـدگر بـا ایـن دیـدگاه موافق نیست : گفته شده است افلاطون محاورة سوم را که دربارة فیلسوف اسـت ناتمـام رهـا کـرد.
حقیقت امر این است که تمام هم و غم افلاطـون ایـن بـود کـه انسـان هـا را در مسـیر تفکر و فلسفه ورزی قرار دهد و به نوعی افلاطون را در اینجا میتوان با هایدگر هـم رأی دید که ما خودمان باید نانوشته های یک فیلسوف را از میان نوشته های او بیـرون بکشـیم و این کار تنها زمانی امکان پذیر اسـت کـه مـا خودمـان در مسـیر فلسـفه ورزی باشـیم و بتوانیم با فیلسوف مورد نظر گفتگو و همدلی داشته باشیم ."