چکیده:
یکی از مباحث بسیار مهم در تاریخ حدیث اهل سنت و جماعت، بحث گرایش صحابه و تابعان به نگارش یا عدم نگارش احادیث در قرن اول هجری است. دیدگاه بیشتر آنان نسبت به نگارش حدیث از میان گزارشهای موجود در کتابهای رجالی و تاریخی در دسترس است. براساس این گزارشها، برخی از ایشان اقدام به نوشتن حدیث کردند و برخی دیگر، گرایشی به مکتوب ساختن روایتها نداشتند. در این میان، آنچه جلب توجه میکند وجود برخی گزارشهای متعارض درباره گرایش تعداد بسیار اندکی از ایشان، نسبت به این موضوع است. یکی از این افراد، تابعی مشهور در میان اهل سنت، عروۀ بن زبیر است که از فقهای سبعه مدینه به شمار میآید. این مقاله، پس از بررسی شخصیت عروۀ بن زبیر، به منظور دستیابی به تحلیلی جامع از گزارشهای متعارض درباره دیدگاه وی نسبت به نوشتن حدیث، از اندیشه پویا نگری بهره میبرد. نتیجه مقاله نشان میدهد که هر یک از این گزارشها، نشان دهنده مرحلهای از زندگانی وی هستند و باید در امتداد یکدیگر ارزیابی شوند
خلاصه ماشینی:
"دلیل توجه حدیث پژوهان معاصر به این مباحث به این نکته باز میگردد که در جهـت اثبات درستی روایت های موجود در کتاب های حدیثی و جوامع روایی خویش بر این نکتـه / پای میفشردند که نباید تاریخ مکتوب شدن روایت های پیامبر اسلام را در پایان قرن اول هجری و هم زمان با آغاز تدوین سنت نبوی قلمداد نمـود، بلکـه بسـیاری از سـخنان / حضرت در همین دوره زمانی به کتابت درآمده اند.
از مجموعه این گزارش ها مشخص میشود که عروة هم در دوران جوانی خویش کـه / در محضر اصحاب پیامبر به فراگیری احادیث نبوی میپرداخت و هم در زمانی که به عنوان یکی از فقهای سبعه مدینه به تحدیث مشغول بوده اسـت ، بـه نوشـتن احادیـث نبوی توجهی ویژه داشته است .
در چنین ایامی است که عروة دچار پشیمانی میگردد و از نابودی مکتوبات روایی خویش اظهار تأسف میکند؛ زیـرا اول این که هدف فرضی او از نابود کردن مکتوبات حدیثی که حفظ نمودن قرآن از هر اختلاط بود، بدون انجام این کار تأمین میگردیده است (گزارش چهارم از گروه دوم )؛ دوم این کـه پس از گذشت زمان ، احتیاج مسلمانان به روایت های نبوی روزافزون تر شـده بـود.
نتیجه در این پژوهش ، پس از نفی جهان بینی «ایستانگری» در تحلیل گزارش های تاریخی، با استفاده از نظریه پیشرفت تاریخی تیلر در حـوزه «مـردم شناسـی» از سـویی، و نظریـه ساختار روایی علم «روایت شناسی» از سوی دیگر، نگرش «پویانگری» را مطرح ساخته ایم و در صدد به کارگیری آن به شکل موردی در تحلیل گزارش های متعارض پیرامون دیدگاه عروة بن زبیر نسبت به کتابت احادیث نبوی برآمده ایم ."