چکیده:
اتانازی، سقط جنین و پیوند اعضا، سه مساله کلاسیک در اخلاق پزشکی میباشند که از دیرباز تاکنون مطرح بوده و همواره به لحاظ پزشکی، اخلاقی، حقوقی و فقهی، مسائل و چالش های بیشماری را ایجاد کرده اند که متخصصان حوزه های پیشگفت را ناگزیر به یافتن راه حل و پاسخگویی نموده است . در این میان ، بحث پیرامون اتانازی که به مراقبت های پایان حیات مربوط است ، از اهمیت خاصی برخوردار شده است ، زیرا برخی از کشورهای جهان درصدد قانونیکردن این عمل هستند و در بعضی از کشورها هم اکنون اتانازی به صورت قانونی در حال انجام است . این مقاله ، اتانازی را از منظر وظیفه گرایی دین باور، با توجه به پاره ای از مهم ترین اصول و مبانی اخلاقی دین اسلام ، مورد مداقه قرار داده تا روایی انواع مختلف آن را بررسی کند. در این بررسی نشان میدهیم که هیچ کدام یک از انواع اتانازی را نمیتوان بر پایه اصول اخلاق اسلامی مجاز دانست .
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس و در ارتباط با موضوع اصلی، یعنی اتانازی، پرسش هایی از این گونه مطرح میشود که طبق کدام قاعده یا قانون الهی، انسان به صورت اخلاقی و پسندیده میتواند، درخواست کند که به زندگیاش در شرایط نامساعد جسمی و روانی پایان دهند و یا این که خود به آن پایان دهد؟ همچنین در چه شرایطی میتواند به زندگی دیگران پایان بدهد و یا این که فاصله تا مرگ آن ها را به توسط اسباب مختلف کاهش دهد؟ در ادامه پس از تعریف مختصر اتانازی و انواع مختلف آن با اطلاق مسأله اتانازی به دین توحیدی اسلام ، سعی در پاسخ به چنین پرسش هایی از نگاه وظیفه گرایی دین باور، خواهیم داشت .
پزشک ، در خاتمه دادن به زندگی بیماری که درد غیر قابل تحمل دارد و تقاضای مرگ میکند یا تسریع در مرگ بیماری که به دلیل شرایط بحرانی، ناتوان از اعلام رضایت برای چنین فعلی است ؛ در منع یا صرف نظرکردن از درمان ، خواه به درخواست بیمار و خواه به درخواست خانواده یا بستگان وی، مسلما باید بپذیرد که در شرایط یکسان و مشابه با وی نیز چنین کنند؛ علاوه بر این ، باید در نظر گرفت که بر اساس اصول اعتقادی دین اسلام ، مرگ و حیات همه انسان ها به دست خداوند است و انسان حق ندارد برخلاف اراده پروردگار رفتار کند؛ در مواردی که مشیت الهی اقتضا میکند، دوره احتضار بیمار طولانی و پر درد و رنج باشد، پزشک نباید ساعات احتضار را کوتاه کند و برخلاف مشیت پروردگار رفتار نماید (١٤)."