چکیده:
بسیاری از رباعیات منسوب به خیام در جایجای متون نظم فارسی به نام شاعران دیگـر نیز ضبط شده است و این موضوع سبب شده که پژوهشگران بـا تردیـد در انتسـاب ایـن رباعیات به شاعری خاص ، در مورد خیام و رباعیات وی نیز دستخوش خطا شوند. بـیش از یک سده است که پژوهشگران ایرانـی و خـارجی دربـارة صـحت انتسـاب ایـن قبیـل رباعیات تحقیق کرده اند اما ضرورت پژوهشهای بیشتر در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است . این مقاله با مطالعۀ رباعیات مشترک میان خیام و مجد همگر در صدد بررسـی و نقد صحت انتساب این رباعیات به دو شاعر مورد بحث است . دراین پـژوهش پـس از ذکر هر یک از رباعیها، محل و تاریخ انتساب آنها را به هر یک از دو شاعر تعیـین کـرده ، سپس با ذکر نسخه بـدلهای مهـم ، بـه سـبک شناسـی زبـانی و سـابقۀ تـاریخی رباعیـات پرداخته ایم . مضمون رباعیهای مورد مطالعه را با مضامین رباعیات اصیل خیـام سـنجیده و در نهایت نظر تحلیلی خود را در مورد انتساب این رباعیها به هر یـک از دو شـاعر و یـا شاعر دیگر بیان کرده ایم .
A good number of the Ruba’iyat (quatrains) ascribed to Khayyam have been attributed to other poets here and there in poetry books, and this has caused researchers to cast doubt on the attribution of the Rubaiyat to this or that particular poet. However, they have also made certain mistakes regarding Khayyam and his Rubaiyat. It is over a century since both Persian and foreign scholars have investigated into the accuracy of attribution to Khayyam of these quatrains. Yet, the necessity for more research in this field holds as urgent now as ever.
By examining the Rubaiyat common between Khayyam and Majd-e Hamgar, this article is to examine and assess the validity of the attribution of these quatrains to the two poets concerned. In this study, after citing each one of the Ruabaiyat, place anddate of their attribution to either of the poets have been determined. Having mentioned the important variants of the manuscripts examined, we have addressed linguistic stylistics and historical background of the Rubaiyat, comparing the contents of the Rubaiyat under study with those of Khayyam’s genuine quatrains. In the end, we have presented our opinion on the possible attribution of these quatrains to either of the two or other poets.
خلاصه ماشینی:
"١. مقدمه با اینکه رباعیات منسوب به حکـیم عمـر خیـام (و ٤٣٩، ف ٥١٥ــ٥٢٦ق ) جایگـاه خاصی میان اهـل ادب دارد و اندیشـۀ خیـامی موجـود در ایـن رباعیـات توسـط پژوهشگران معاصر به عنوان مکتبی فکری شناخته شـده و تـأثیرات آن اندیشـه در آثار شاعران پس از خیام مورد مطالعه قرار گرفته است ، ابهـام در صـحت انتسـاب بسیاری از این رباعیات از میان نرفته است ، چنان که میدانیم نخسـتین اثـری کـه از خیام به عنوان شاعر یاد کرده ، خریدة القصر، ٥٥٠ق ) عمادالدین اصفهانی اسـت کـه بیش از ٢٤ سال پس از وفات خیام تحریر شده است ؛ البته هیچ شعر فارسی از خیام در آن منبع نیامده و تنها قطعه ای به عربی از وی ذکر شده است ، شاید بتـوان گفـت نخستین کسی که یک رباعی به نام خیام ضبط کرده ، امام فخر رازی (ف ٦٠٦ق ) است که در تفسیر التنبیه علی بعض الاسرار المودعۀ فی بعض سور القرآن العظیم ، پیش از ٦٠٦ق رباعی با مطلع «دارنده چو ترکیب طبایع آراست » را در خـلال مـتن عربـی تفسیر خود به نام عمرالخیام نقل کرده است ، البته کتابت نسخه های خطی اثر مـذکور سالها پس از تاریخ تصنیف آن انجام پذیرفته و با فرض عدم دخالت کاتبان در مـتن اثر میتوانیم بگوییم قدیمیترین رباعی که تا به حال به نام خیام یافته شده ، به حدود هشتادسال پس از مرگ وی متعلق است ."