چکیده:
در نظام معرفتی خواجه افضل الدین ، هم به چیستی معرفت پرداخته شده و هم به امکان شناخت یا بعد حکایتگری معرفت اشاراتی شده است به عقیده وی واقعیت هایی اخلاقی وجود دارد که قابل دستیابی و شناخت است و دستیابی به این احکام و اصول اخلاقی میتواند قطعی و یقینی باشد ابزارهای شناخت اصول و قواعد اخلاقی نیز مختلف است برخی از آنها ابزارهای حسی و م مادی اند و برخی دیگر درونی و عقلانی و برخی نیز وحیانی علاوه بر اینها ممکن است نوع دیگری از شناخت واقعیات اخلاقی نیز رخ دهد که مستقیما و بدون نیاز به ابزارهای فوق باشد که شناخت حضوری یا شهودی نامیده می شود.
خلاصه ماشینی:
"توضیح اینکه قرآن کریم یک کتاب علمی صرف نیست ، بلکه برای هدایت و سـعادت انسـان نـازل شده است : «ان هـذا القرءان یهدی للتی هی اقوم : همانا این قـرآن ، [خلـق را] بـه راسـت و استوارترین طریقه هدایت می کند» (اسراء: ٩)؛ بنابراین تنها به طـرح علمـی مسـائل بسـنده نمی کند و علاوه بر معرفـی معلـم و راه هـای پیونـد میـان عـالم و معلـم ، بـا موعظـه هـا و دستورالعمل های خود، انسان ها را به حفظ این ارتباط تشویق کرده ، تهذیب ، تزکیه و تقوا را از عوامل اصلی این پیوند می داند؛ چنان که مـی فرمایـد: بکوشـید از طریـق تقـوا و تقویـت ارتباط خود با معلم حقیقی که خداست ، علمی را بیاموزید که با کهولت و مـرگ شـکوفاتر شود، نه اینکه از بین برود: «واتقوا الله ویعلمکم الله والله بکل شی ء علیم : و از خدا بترسید و خداوند نیز مصالح امور را به شما تعلیم می دهد و خدا به همه چیز داناسـت » (بقـره : ٢٨٢)؛ بنابراین می توان توجه به معلم و تعلیم دهنده معرفت را از ویژگی های معرفت شناسـی قـرآن کریم دانست که باید بدان توجه ویژه ای داشت (ر."