چکیده:
تقی الـدین اوحـدی بلیـانی اصـفهانی بـا تـالیف تـذکرة بـزرگ عرفـاتالعاشـقین و عرصاتالعارفین یکی از برجسته ترین تذکره های ادبی را در عهد صفوی دربارة تاریخ ادب فارسی به دست داده است . این اثر که در حکم یک دایرة المعـارف بـزرگ ادبـی است ، در خلال شرح حال شعرای مختلف ، ناظر بر جنبـه هـای گونـاگونی از مسـائل تاریخی ، اجتماعی و جغرافیایی ولایات و شهرهای مختلف ایران نیز هست . در این میان ، احوال ولایت یزد نیز با توجه به سفرهای صاحب عرفات بدان خطه و تماسهای نزدیکی که با ادیبان و شاعران آن داشته ، انعکاس قابل توجهی در اثر مزبور یافته است . مقالة حاضر بر آن است تا این موضوع را به اجمال با تمرکـز بـر احـوال متاخرین ، که مهم ترین اجزای کتاب است ، در قالب سه گفتار سوابق حضـور اوحـدی بلیانی در یزد، محیط ادبی یزد در عرفاتالعاشقین و اخبـار تـاریخی و اجتمـاعی آن ولایت در کتاب مزبور بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
"در واقع ، می توان گفت که اوحدی به عنوان یکی از بزرگ ترین نویسندگان تذکره های ادبی در ایران عهد صفوی ، به روشنی از عهدة انعکاس اهمیت دودمان مزبور در محیط اجتماعی و ادبی یزد، به ویژه در نمایاندن اشکال مناسبات شاعران آن خطه با ایشان برآمده است ؛ چنانکه جمعی از شاعران ملازم و مداح این خاندان را چون میر ابوسادات ــ که صاحب عرفات (ج ١، ص ٥٧٨) در بیان ساده دلی او، ماجرای مداحی وی برای میرمیران یزدی را دستمایة طنز قرار داده است ــ مولانا آگهی (همان ، ج ١، ص ٦٥١)، مولانا امنی یزدی (همان ، ج ١، ص ٦٧٨)، محمد شریف سفره چی (همان ، ج ٤، ص ٢٢٢٢)، آقا عیسی (همان ، ج ٥، ص ٢٩٧٢)، و مشهورتر از همة ایشان ، وحشی بافقی را معرفی کرده است .
با توجه به شهرت شخصیت امیر عبدالباقی یزدی در تواریخ و تذکره های سدة دهم هجری و دسترسی بلیانی به آنها از جمله تذکرة تحفة سامی که از آن ستایش بسیار نموده (همان، ج ٣، ص ١٨٧٧)، بعید است که ترجمة مبهم مزبور نیز دلالت بر امیر عبدالباقی یزدی کند؛ خاصه که شرح حال او را سام میرزا به روشنی بیان کرده و بیت مذکور هم در میان اشعاری که وی ذیل احوال امیر عبدالباقی آورده است ، دیده نمی شود."