چکیده:
الفاظ خاص با رویکردهای مختلف و متفاوتی روبرو شده است: «محکی اسمای خاص»، «دارای ذاتبودن یا نبودن اسمای خاص»، «حقیقت علقه وضعیه و رابطهای که میان آن دو وجود دارد» و «موضوعله الفاظ خاص» از جمله مواردی است که اصولیان، بهویژه زبانشناسان غربی وجهه همت خود قرار داده، شقوق مختلف آن را بررسی کردهاند که در این مقاله تنها مورد اخیر، آن هم از منظر سوسور و اصولیان بررسی میگردد. میتوان ادعا نمود درباره مبحث فوق که بخش اول از اسامی وضع یعنی «وضع خاص موضوعله خاص» را به خود اختصاص داده است، دو دیدگاه کلی وجود دارد و با این عنوان در میان دانشمندان علم ادبیات و اصول مطرح بوده است که آیا «الفاظ برای مصادیق ذهنی وضع شدهاند یا مصادیق خارجی؟» بسیاری از دانشمندان این دو علم بر این باورند لفظ بر مصادیق خارجی وضع گردیده است؛ اما بر اساس دیدگاه سوسور قول دوم جریان مییابد. وی نه تنها مصادیق خارجی را خارج از رابطه لفظ و معنا معرفی میکند، بلکه تحلیل و واکاوی نظر سوسور در باب الفاظ، رهنمود این مطلب است که لفظ و مصداق خارجی، هر دو از حیطه رابطه لفظ و معنا و حقیقت وضع خارجاند. هرچند این نظریه تأثیری شگرف در مباحث زبانشناختی گذاشته و در برخی جهات شبیه دیدگاه متکلمانی مانند فخرالدین رازی است؛ اما تطابق آن با موضوعله اسمای خاص در هالهای از ابهام قرار دارد. این مقاله بعد از اشاره به اقسام وضع به تحلیل دیدگاه سوسور و نتایج بهدستآمده از آن در باب الفاظ میپردازد و علاوه بر نقد آن، عدم تطابق این نظریه را با آنچه در اسمای خاص صورت میگیرد، به اثبات مینشیند.
خلاصه ماشینی:
"6. جریان یا عدم جریان دیدگاه سوسور در موضوعله اسمای خاص با توجه به مطالب ارائهشده و همچنین با توجه به نظر سوسور و مطالبی که دانشمندان علم اصول و ادبیات درباره رابطه لفظ و معنا ارائه کردهاند، میخواهیم بدانیم آیا آنچه در قسم اول از اقسام وضع رخ میدهد، با دیدگاه سوسور در باب الفاظ هماهنگ است یا نه؟ به عبارت واضحتر وقتی کسی نامی بر فرزند خود میگذارد؛ مثلا میگوید: «انی سمیتها مریم: من فرزندم را مریم نام نهادم» آیا آن لفظ، یعنی مریم و موضوعله آن که همان «فرزند» باشد، از حیطه وضع خارج است یا نه و آیا فرایند وضع الفاظ بر معانی، امر ذهنی به شمار میآید یا نه؟ اکنون به پاسخ پرسش میپردازیم: پاسخ را میتوان با دو احتمال بررسی کرد: احتمال نخست اینکه شاید واضع با ذکر عبارت «انی سمیتها مریم» لفظ مریم را بر مصداق خارجی، یعنی فرزندش وضع نمیکند، بلکه مفهوم آن را ذهن تصور کرده و لفظ مریم را برای آنچه در ذهن خود فرض و تصور نموده است، وضع مینماید."