چکیده:
سازمان بهداشت جهانی (WHO) برآورد کرده است که سالانه حدود سه میلیون زن و دختر در معرض بریدن آلت تناسلی قرار دارند. بریدن آلت تناسلی زنان درجات مختلفی دارد که از خفیف ترین و جزیی ترین نوع آن یعنی بریدن جزیی کلیتوریس تا شدیدترین نوع آن یعنی بریدن لب های بزرگ و کوچک فرج متفاوت می باشد. پزشکان و متخصصین تمام درجات بریدن آلت تناسلی زنان را برای سلامت آنان مضر دانسته و هیچ گونه فایده ای را برآن مترتب نمی دانند. از سوی دیگری به نظر برخی فقهای اسلام خصوصا متقدمین برش جزیی کلیتوریس که به ختنه زنان مشهور است ، منعی نداشته به گونه ای که حتی قائل به مستحب بودن آن شده اند. لذا بین فقها و پزشکان در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری از پزشکان و نویسندگان ، تمام انواع بریدن آلت تناسلی زنان را به عنوان ختنه زنان تعریف کرده اند، اما در فقه و حقوق اسلام هیچ گاه بریدن آلت تناسلی زنان با ختنه زنان یکسان نبوده و دو موضوع متفاوت می باشند. به گونه ای که در اسلام بریدن آلت تناسلی زنان ممنوع بوه و مستوجب مجازات است . لکن ختنه در دیدگاه برخی فقه ها،که با این موضوع موافق هستند، منعی ندارد.
خلاصه ماشینی:
"ختنه زنان از دیدگاه فقه ، حقوق و پزشکی مسعود بسامی ١ طاهره پاشایی شهناز قره تپه آمنه قره تپه چکیده سازمان بهداشت جهانی (WHO) برآورد کرده است که سالانه حدود سه میلیون زن و دختر در معرض بریدن آلت تناسلی قرار دارند.
وجود دیدگاه های متعارض بین فقها و پزشکان در باب ختنه زنان از یک سو و فقدان تحقیقی که به بررسی سوابق فقهی ختنه زنان پرداخته باشد، از سوی دیگر و همچنین استنباط و تعبیر اشتباه از بریدن دستگاه تناسلی زنان به عنوان ختنه زنان ، ضرورت انجام تحقیقی را در این زمینه نمایان می سازد.
لکن به نظر می رسد چنین ترجمه ای و آوردن آن تعاریف و انواع ذیل عنوان ختنه زنان صحیح نباشد؛ زیرا با فرهنگ ایرانیان و خصوصا با دین اسلام تطابق ندارد و چنانکه در مباحث بعدی خواهد آمد در دین اسلام و به تبعیت از آن در فرهنگ ایران هیچ گاه بریدن آلت تناسلی زنان با ختنه زنان یکسان نبوده و تفاوت های بنیادین با یک دیگر دارند.
از اواخر دهه نود عبارت (FGC)Female Genital Cutting (بریدن آلت تناسلی زنان ) نیز در متون علمی و تحقیقاتی مورد استفاده قرار گرفته است (همان ).
. محققین و نویسندگان داخلی در تألیفات خود موارد فوق الذکر را به عنوان انواع ختنه زنان تعریف کرده اند که این نام گذاری و درجه بندی با دین اسلام (صرف نظر از پذیرش یا عدم پذیرش آن ) و فرهنگ ایرانیان منطبق نبوده و صحیح نیست و همین نام گذاری غلط باعث سوء تعبیرها و نسبت دادن امور خلاف واقع به دین اسلام شده است و دستخوشی برای محفل حقوق بشری گردیده است ."