چکیده:
هوس ربایش یکی از اختلالات روانی است که باعث می شود شخص بیمار، جهت
سرقت اشیاء، تحت فشار قرار گیرد. با توجه به پنهان بودن این اختلال و شمار بالای
مبتلایان به آن، مسوولیت کیفری این اشخاص، یکی از مسائل مهم در حقوق کیفری
است که با ابهامات فراوانی روبرو است. بنابراین، لازم است وضعیت مسوولیت کیفری این
اشخاص بررسی شود. در راستای این امر، نوشتار حاضر ابتدا ویژگی های شخصیتی این
بیماران و سپس، میزان اختیار شخص مجرم و شرایط روحی او حین ربایش کالا، که
تاثیر مستقیم در میزان مسوولیت دارد را مورد بررسی قرار داده است. پس از آن، تاثیر
این اختلال را به عنوان عامل رافع مسوولیت یا کاهش دهندة کیفر بررسی کرده و نتیجه
گرفته شده است که هوس ربایش، به رغم آن که اختلال روانی حادی است، نمی تواند به
عنوان عامل رافع مسوولیت در حقوق کیفری تلقی گردد؛ بلکه تنها می تواند به عنوان
کیفیتی در راستای کاهش مسوولیت قلمداد شود.
خلاصه ماشینی:
"البته در این نوشتار، موضع قانون گذار ایران و فقه اسلامی نیز بررسی شده است و بیان خواهد شد که در حوزة مجازات ، به ویژه در قانون جدید مجازات اسلامی، میتوان مجازات هایی مناسب برای بیماران هوس ربایش در نظر گرفت .
به عنوان مثال در یکی از پرونده هایی که برای مرتکب جرم ، ادعای اختلال هوس ربایش شده بود، روان شناس پرونده اظهار کرد که هیچ اثری از هوس دزدی یا هرگونه بیماری روانی دیگر وجود ندارد.
بنابراین باید گفت که قانون مجازات اسلامی، جرمی جداگانه به نام ربایش را در خود جا داده است و این مسأله میتواند برای بیماران اختلال هوس ربایش ، بسیار سودمند باشد.
هرچند گفته میشود که تاکنون «درمانی مشخص و مؤثر برای این اختلال بیان نشده است » (p٤٠ ,٢٠١٠ ,Koran and others) و دارویی که بتواند درمانگر قطعی هوس ربایش باشد و مورد تأیید سازمان غذا و دارو نیز باشد، وجود ندارد (p١٣ ,٢٠٠٨ ,Grant and odlaug).
«جهت درمان این جنون ، از داروهایی چون ، پروکستین ، فلووکسامین و مواردی دیگر استفاده میشود که متأسفانه در تمامی مواردی که نتیجۀ موفقیت آمیزی وجود داشته است ، گزارش های دیگری دربارة عدم تأثیر همان داروها به دست آمده است » (p١٣ ,٢٠٠٨ ,Grant and odlaug) اما این موارد باعث نخواهد شد که قاضی، به طور کلی نسبت به درمان مجرم ناامید شود."