چکیده:
از دیرینه ترین آرزوهای انسان بی مرگی و دستیابی به زندگی جاویدان است . انسان این آرزوی درونی را بر قهرمانان اسطوره های خود فرافکن می نماید. قهرمانان در اسطوره ها و افسانه های ملل به طرق گوناگون عمر ابدی را تجربه می کنند، درحالی که مرگ جزء سرنوشت تمام آدمیان است . به همین سبب قهرمانان در باور انسان ، پس از مرگی نمادین از نو زاده می شوند. «یونگ » زندگی تمام قهرمانان را خورشیدوار می داند و اسطورة بازگشت همیشگی قهرمان را با تقاضای انسان برای دستیابی به آرامش آغازین یکی می داند. این جستار تحلیل سرنمونی زندگی سه تن از قهرمانان اسطوره های ایرانی است که به سه صورت مختلف مرگ و بازگشت را تجربه می کنند و آرزوی دیرینه انسان را تحقق می بخشند.
خلاصه ماشینی:
تحلیل اسطوره های کیخسرو، گرشاسب و جمشید بر اساس آراء یونگ نصراله امامی استاد دانشگاه شهید چمران اهواز آذرمیدخت رکنی استادیار دانشگاه پیام نور مرکز اهواز (از ص ١ تا ١٢) تاریخ دریافت : ٩١/٠٤/٠٥ تاریخ پذیرش : ٩١/١٠/١١ چکیده از دیرینه ترین آرزوهای انسان بی مرگی و دستیابی به زندگی جاویدان است .
این جستار تحلیل سرنمونی زندگی سه تن از قهرمانان اسطوره های ایرانی است که به سه صورت مختلف مرگ و بازگشت را تجربه می کنند و آرزوی دیرینۀ انسان را تحقق می بخشند.
نکته ای که در داستان گرشاسب وجود دارد این است که او بر خلاف کیخسرو که تمام کارهایش به داد و آیین برگزار شده است ، در زندگی خود مرتکب گناهی بزرگ گردیده که او را سزاوار پادافره کرده است .
گرشاسب چهار بار تمام پهلوانی ها و دلاوری های خود را بر می شمارد و خواستار رهایی از رنج دوزخ می شود؛ اما اورمزد به او می گوید هنوز زمان زنده شدن تو و «رستاخیز و تن پسین » نرسیده است و او باید تا آمدن سوشیان صبر کند.
از این رو قهرمانان همواره مانند خورشیدند تا آن جا که سرانجام آدمی به خود اجازه می دهد که بگوید: اسطورة قهرمان ، اسطوره ای خورشیدی است (همان : ٥٥).
یونگ می گوید: انسان بدوی طلوع و غروب خورشید را هر روز می بیند؛ این یک رویداد عینی است ؛ اما مشاهدة بیرونی در عین حال یک واقعۀ روانی و درونی نیز هست .