چکیده:
از آنجا که موقعیت حساس و راهبردی ایران در منطقه خاورمیانه و وجود بحران ها و عدم ثبات سیاسی در کشورهای مجاور و وجود چالش های سیاسی با همسایگان راهبردی باعث به وجود آمدن تهدیدهایی برای امنیت جمهوری اسلامی ایران شده، همواره یکی از اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهه، حفظ ثبات و امنیت خلیج فارس در چارچوب همکاری با کشورهای منطقه و خروج نیروهای فرامنطقه بوده است، اما با وجود تلاش های صورت گرفته توسط جمهوری اسلامی ایران، خلیج فارس همچنان با چالش های امنیتی گوناگونی مواجه می باشد.
این مقاله با بررسی این سوال که چالش های امنیتی خلیج فارس برای ایران کدامند و راه کار مقابله با آن چیست؟ ضمن تجزیه و تحلیل نقش ایران در تامین امنیت خلیج فارس و معادلات منطقه ای آن، به بررسی چالش های امنیتی پیش رو برای اهداف جمهوری اسلامی ایران در منطقه پرداخته است تا بدین وسیله بهترین راه کار موجود برای حل این معضل را ارایه نماید.
Since Iran’s strategically delicate location in the Middle East، the presence of crises and political instability in the neighboring countries and political challenges with large neighbors have given rise to threats to the security of the Islamic Republic of Iran، Iran has consistently pursued stability and security in the Persian Gulf within the framework of cooperation with regional nations and withdrawal of foreign troops. In spite of the efforts made by Iran، the Persian Gulf continues to face a variety of security challenges. This paper identifies the security challenges in the Persian Gulf for Iran and suggests solutions to counter them. It also analyzes Iran’s role in bringing security to the Persian Gulf and regional equations and the security challenges ahead of Iran’s objectives in the region in order to suggest the best possible solutions.
خلاصه ماشینی:
اصـل امنيـت هميارانه ، به عنوان اولويت سياست خارجي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي به حساب آمده ، امـا جمهوري اسلامي تا به امروز در اين زمينه نتوانسته است به اهداف منطقه اي خود دست يابـد و بـه جاي اصل امنيت هميارانه ، واگرايي منطقه اي همچنان ادامه دارد؛ هرچند با پيروزي انقلاب اسلامي و اتحاذ رويکردي تجديدنظرطلبانه در سياست خارجي از سوي مقامات نظام و ايجاد تضاد منافع بـا برخي کشورهاي همسايه و قدرت هاي ذي نفع در منطقه ، نقش ايـران در ترتيبـات امنيـتي خليـج فارس با چالش جدي مواجه گرديد.
(٩٧٥ ,١٩٩٨ ,Jervis) لذا براساس اين نظريه ، کشورهاي منطقه خليج فارس از ديرباز بـه دليـل داشـتن اختلافـات سياسي ، فرهنگي ، ايدئولوژيکي و جغرافيايي هرگز نتوانستند به يک اجماع کلي بـر سـر چگونگـي حفظ ثبات و امنيت در منطقه تحت نفوذشان برسند و به طور بالقوه همواره در يـک حالـت عـدم امنيت از نيات يکديگر به سر مي برند و براي اينکه در تامين و حفـظ منـافع ملـي شـان احـساس امنيت داشته باشند، سعي در هرچه بيشتر تجهيز کردن خودشان با سلاح هاي پيشرفته نظـامي و نزديک کردن خودشان به کشورهاي غربي مانند اتحاديه اروپا و آمريکا دارنـد، کـه در نتيجـه آن يک حيات خلوتي ايجاد کنند.
(آبراهاميان ، ١٣٨٤، ٤٣٥) پافشاري جمهوري اسلامي ايران بر راهبرد عدم تعهـد و سياسـت نـه شـرقي و نـه غربـي و همچنين اعتقاد به لزوم تامين امنيت خليج فارس از طريق همکاري کشورهاي ساحلي و نفي هـر نوع دخالت خارجي (طارمي ، ١٣٨٥، ٩٥)، موجب بروز خلاء قدرت در خليج فارس جهت تاميـن منافع غرب گرديد و آمريکا براي رفع اين خلاء ناگريز از حضور مستقيم در منطقه بود.