چکیده:
یکی از مصادیق رقابت مکارانه ، رقابت از طریق بیاعتبار کردن رقیب است . نهاد حقوقی یادشده در رویه قضایی و دکترین فرانسه پذیرفته و تبیین شده است ، ولی ادبیات حقوقی ایران از غنای کافی در این خصوص برخوردار نیست . به همین سبب ، این جستار با بررسی این نوع از رقابت مکارانه ، ضمن تبیین مفهوم و انواع آن ، به واکاوی شرایط و مبنای مسئولیت ناشی از آن پرداخته است . در حقوق فرانسه ، آنچه برای تحقق بیاعتبار کردن لازم است ، تحقیرآمیز بودن مطالب منتشرشده در خصوص رقیب و نیز امکان شناسایی شخص بیاعتبار شده برای مخاطب است ، ولی صحت و سقم این اظهارات اهمیت ندارد. در نظام حقوقی فرانسه مسئولیت ناشی از بیاعتبار کردن رقیب مبتنی بر تقصیر است . در نظام حقوقی ایران در کنار مبنای تقصیر، میتوان مسئولیت را بر مبنای قاعدة نفی ضرر یا تسبیب نیز استوار نمود. بدیهی است انتخاب مبنا بر شرایط و قلمرو مسئولیت تاثیرگذار است .
خلاصه ماشینی:
در حقوق فرانسه ، آنچه برای تحقق بیاعتبار کردن لازم است ، تحقیرآمیز بودن مطالب منتشرشده در خصوص رقیب و نیز امکان شناسایی شخص بیاعتبار شده برای مخاطب است ، ولی صحت و سقم این اظهارات اهمیت ندارد.
p ,٢٠٠٤ ,fossezDekeuwer-De) بیان داشته اند، در رویۀ قضایی فرانسه به طور معمول ، اشکال مختلف رقابت مکارانه در چهار دسته گنجانده میشود که عبارت اند از: کارشکنی و ایجاد اختلال در شرکت رقیب (sorganisationla De)، تقلید از رقیب و به اشتباه انداختن مشتری (l'Imitation et/ou la Confusion)، سوء استفادة متقلبانه (le parasitisme) و درنهایت بیاعتبار کردن شخص رقیب یا مؤسسه و محصولات وی (nigrementle De).
بنابراین برای تبیین جایگاه این نوع رقابت در نظام حقوقی ایران ، شایسته است از سویی به تبیین مفهوم بیاعتبار کردن و انواع آن پرداخته شود، و از سوی دیگر برای تفکیک میان آن و نقد منصفانۀ رقیب ، شرایط تحقق بیاعتبار کردن بررسی گردد.
هرچند این کنوانسیون تعریف دقیقی از رقابت مکارانه نداشته ، رقابت برخلاف رویه های شرافتمندانه در عرصۀ صنعت و تجارت را رقابت نامشروع دانسته و «اظهارات خلاف واقع در کار تجارت به نحوی که اعتبار مؤسسه یا محصولات یا فعالیت صنعتی یا تجارتی رقیب را ازبین ببرد» به عنوان یکی از مصادیق بارز رقابت نامشروع مطرح کرده است که مورد اخیر مصداق بیاعتبار کردن به شمار میآید.
البته معمولا بیاعتبار کردن مستقیم نتیجۀ مطلوب برای عامل آن نداشته و ممکن است موجب بیاعتباری خود بیاعتبار کننده گردد؛ به همین دلیل بیشتر از شیوة بیاعتبار کردن غیرمستقیم استفاده میشود، زیرا در این شیوه بدون اینکه از نظر روانی تبعات نامطلوب برای بیاعتبار کننده داشته باشد، مشتری به صورت ناخودآگاه از محصولات یا خدمات شخص رقیب منصرف میشود.