خلاصه ماشینی:
با نگاهی تطبیقی بررسی کاربرد واژهها و کارکرد زبانی در شاهنامه و دو اثر حماسی دیگر؛ به این امر خیلی کمک میکند و نشان میدهد که فردوسی نه از روی آگاهی، بلکه تنها از رهگذر ذوق سلیم و برخورداری از هنر والای شاعریاش در بسیاری جاها از قافیههای غنی بهره میگیرد، بدون آنکه به چنین کاری نیاز باشد.
حتی از این طریق میتوان اصیلترین نسخه موجود از شاهنامه را هم شناسایی کرد که به گمان من چون تمام نسخههای موجود را مد نظر داشتیم، نسخه فلورانس اصیلترین نسخه است و این را از راه بررسی موسیقیایی ابیات آن به دست آوردیم .
همانطور که گفتم با یک آمارگیری از قافیهها در سه هزار بیت شاهنامه این نتیجه گرفته شد که فردوسی بیشتر در سرودههای خود از قافیههایی که موسیقاییتر و دارای همسانیهای بیشتری است، بهره میگیرد.
به غیر از اینها، شما شاهنامه را از دیگر جهات مثل موسیقی درونی و بیرونی دارای چه امکانات و وضعیتی می دانید؟ از این لحاظ هم فردوسی در اوج است.
اجازه بدهید مسیر مصاحبه را کمی تغییر هم بدهیم و برای قسمت پایانی این سوال مطرح شود که در تاریخ ادبیات فارسی، شاعران حماسه سرای زیادی وجود داشتهاند که به سرودن آثار حماسی اهتمام ورزیدهاند اما چرا بعضی مثل فردوسی چنین ماندگار میشوند و به این شکل آثارشان در ذهن مردم ایران جاودان میشود؟ ببینید حتی اگر کار سترگ فردوسی را در سرودن ٤٨ هزار بیت به صورت داستانهایی مختلف در نظر نگیریم و بخواهیم او را فقط از لحاظ شخصیتی بررسی کنیم، باید بگوییم او دارای یک روح حماسی بود.