چکیده:
در دو دهه اخیر، عملکرد سازمانی به یکی از موضوعات موردتوجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل، هم در زمینههای پژوهشی و هم در زمینههای کاربردی، منجر به بروز نوآوریهای بسیاری شده است؛ بنابراین، هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین مدیریت دانش و عملکرد سازمانی در سازمانهای ورزشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مدیران وزارتخانه ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و پاراالمپیک، آکادمی ملی المپیک و روسای فدراسیونهای ورزشی به تعداد 331 نفر تشکیل دادند که از این میان و با استناد به جدول مورگان،180 نفر از طریق نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم و تصادفی جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهد که ارتباط معناداری بین عملکرد سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. همچنین، مشخص شد که در بین ابعاد مدیریت دانش، چهار خردهمقیاس تعیین اهداف دانشی، کسب دانش، توسعه دانش، اشتراک و توزیع دانش و بهکارگیری دانش، ارتباط معناداری با عملکرد سازمانی دارند، اما میان خردهمقیاسهای ارزیابی دانش، شناسایی دانش و نگهداری دانش با عملکرد سازمانی ارتباط معناداری مشاهده نشد. بهطورکلی، یافتههای پژوهش بیانگر این هستند که مدیریت دانش، پیشبین مهمی برای عملکرد سازمانی میباشد؛ بنابراین، لازم است مدیران سازمانهای ورزشی نسبت به برگزاری دورههای دانشافزایی تخصصی مرتبط با زمینههای مختلف کاری ورزش در سازمان اقدام نمایند.
خلاصه ماشینی:
"در تبیین کلی نتایج بهدستآمده در این پژوهش باید گفت ازآنجاکه تعیین اهداف دانشی میبایست از اهداف اصلی سازمان نشأت گرفته باشد؛ بنابراین، وجود ارتباط معنادار بین خردهمقیاس تعیین اهداف دانشی با عملکرد سازمانی مدیران ورزشی بدینمعنا است که در نهادهای ورزشی موردنظر این پژوهش، علاوهبراینکه به مدیریت دانش بهعنوان یک مزیت مهم رقابتی توجه شده است، تعیین اهداف دانشی جهت محققنمودن مدیریت دانش نیز بهخوبی مدنظر قرار گرفته است.
این مرحله، مهمترین گام در فرایند مدیریت دانش محسوب میشود؛ زیرا مزیت رقابتی، تنها منوط به داشتن منابع غنی و سرشار دانشی نمیباشد، بلکه در گروی کاربرد آن منابع دانشی در عملیات و تصمیمات سازمانی است؛ بنابراین، وجود ارتباط معنادار بین بهکارگیری دانش و عملکرد سازمانی در نهادهای مذکور گویای این واقعیت است که در این نهادها علاوهبراینکه اهداف دانشی بهخوبی تعیین شده است، کسب دانش جدید از تمامی مجاری مرتبط با سازمان بهدرستی انجام میشود، توسعه دانش جدید در سطح سازمان به درستی پیگیری میشود و نیز دانش فردی به دانش گروهی و در کل سازمان به اشتراک گذاشته میشود.
همچنین، یافتهها توجه مدیران ورزشی را به این نکته جلب مینمایند که بهبود ظرفیت مدیریت دانش و بهتبع آن، افزایش عملکرد سازمانی مستلزم تعیین اهداف دانشی، کسب دانش، توسعۀ دانش، اشتراک و توزیع دانش و بهکارگیری دانش میباشد تا کارکنان بتوانند با تسهیم دانش و تجربیات جدید خود بین دیگر افراد و گروههای موجود در سازمان و نیز بهکارگیری این دانش جدید در سطح سازمان، موجبات بالندگی سازمانی را فراهم آورند."