چکیده:
زبـان عبرانیــان مهــاجر و تبعیدشـده بــه ایــران ، در دو مرحلـه تغییــر کــرده اســت : اول ، در دورة هخامنشی، از عبری به آرامی و سپس ، در دورة اسلامی، از آرامی به فارسی. بدین ترتیب ، زبـان ادبیات دینی عبرانیان نیز به موازات این تغییر، متحـول شـده اسـت ؛ در تحـول اول ، متـون دینـی، بویژه تورات ، از عبری به آرامی و در تحول دوم ، از آرامی به فارسی ترجمه شد. در هرکدام از این تحولات ، زبان قبلی بر ادبیات بعدی تاثیر گذاشت . در این مقاله ، تـاثیر ترجمـه هـای آرامـی عهد عتیق که به ترگوم مشهور است ، بـر ترجمـه هـای فارسـی عهـد عتیـق و متـون دینـی دیگـر بررسی خواهدشد و خواهیم دید که این تاثیر، در حد قرض گیری تعـدادی واژه اسـت . از آنجـا که عبری و آرامی از یک خانوادة زبانی هستند، در مرحله بعد با این سوال اصلی روبه رو هستیم که آیا این لغات آرامی، ارتباطی با معادل های عبری خود دارند؟ از آنجا کـه پاسـخ ایـن سـوال مثبت اسـت ، مشـخص مـیشـود کـه جایگـاه زبـان عبـری، همچنـان بـرای عبرانیـان جایگـاهی تاثیرگذار است . به علاوه ، در این مقاله بررسی میشود که این لغات ، بیشـتر در چـه حـوزه هـایی قراردارند. خواهیم دید که اغلب این لغات ، در حوزة امور دینی و بـویژه فقـه و الهیـات هسـتند. البته تعدادی لغت نیز از حوزه های عمومی، وارد ادبیات دینی فارسی- عبرانی شده است .
خلاصه ماشینی:
"البته با توجه بـه ارتبـاط دیرینه سال زبان آرامی باستان با فارسی، تحقیقاتی در این زمینه به انجام رسـیده اسـت ؛ بـرای مثال ، میتـوان بـه پـژوهش هـای فارسـی جلیـل اخـوان زنجـانی، ١٣٦٩ و ماتسـوخ ، ١٣٤١ و تأثیر زبان آرامی بر زبان و ادبیات لـوتری و دودیگـر، تـأثیر زبـان آرامـی بـر ادبیـات دینـی فارسی عبرانی.
گیندین ، وجود این لغات را دلیل این امر میداند که چنین لغـاتی در زبــان روزمــرة عبرانیــان کــاربرد داشــته زیــرا در آن زمــان ، زبــان آنهــا کــاملا فارســی شده بوده است (١٩٥ :٢٠١٤ ,Gindin) اما لغاتی که از آرامی وارد این نوع ادبیات دینـی شده اند، چه نوع لغاتی هستند؟ آیا مترجمان سعی کرده اند که به اصل عبری تـورات وفـادار بمانند یا اینکه یک سره لغات عبری را کنار نهاده و لغات آرامـی را در ترجمـه هـای فارسـی به کاربرده اند؟ بیشتر لغت هایی که وارد این نوع ادبیات دینـی شـده انـد، از چـه حـوزه هـایی هستند؟ در ادامۀ مقاله ، نخست این لغات را از دیـدگاه شـکلی و ارتبـاط آنهـا را بـا اصـل عبـری بررسی میکنیم .
سؤال اصلی تحقیق حاضـر نیـز ایـن بـود کـه لغاتی که از آرامی، وارد ادبیات دینی فارسی عبرانیان شده است ، چگونه کلماتی است ؟ آیا ارتباطی با اصل عبری آنها دارد یا یکسره ترجمۀ آرامی تورات مدنظر بوده است ؟ در پاسـخ به این سؤالات میتوان گفت که اولا مترجمان ترگـوم هـا از آرامـی بـه فارسـی، عـلاوه بـر معادل آرامی، معادل عبری کلمات را نیز مدنظر داشته انـد زیـرا بسـیاری از کلمـات آرامـی (حدود ٧٧,٥%)، به گونه ای در متن فارسی به کاررفته انـد کـه بـا اصـل عبـری واژه ، از یـک ریشه و دارای مشابهت آوایی فراوان هستند."