چکیده:
یکی از مسائل بسیار مهم در قرآن کریم، سنن اجتماعی مانند هدایت، آزمایش، استدراج، امهال و ... است. اهمیّت پرداختن به این مسئله از آن روست که یک جامعة اسلامی برای رسیدن به خاستگاه و جایگاه اصلی خود باید با قانونهایی که خداوند متعال در زندگی انسانها وضع نموده، آشنا باشد، چراکه توجّه به جریان سنّتهای الهی، بیدارکننده و حرکتآفرین است و انسان را بر اعمال خیر و پرهیز از اندیشهها و عملهای نادرست برمیانگیزد. بررسی سنّتها در تفاسیر معاصر به دلیل پی بردن به نحوة برداشت مفسّران از سنّتها و تطبیق آنها با مسائل عصر میباشد. در این مقاله، بر آنیم به مطالعة سنّتهای اجتماعی، در دو تفسیر «المیزان» و «فی ظلال القرآن» بپردازیم. با مقایسة این دو تفسیر، معلوم میگردد که از میان سنن، تنها در موضوع، امامت بین دو مفسّر اختلاف بنیادین وجود دارد. برای انجام کار، سنّتها در دو قسم مطلق و مقیّد تقسیمبندی شده است و از هر قسم، سه سنّت مورد بررسی قرار میگیرد. ابزار کار در این مقاله منابع کتابخانهای است.
خلاصه ماشینی:
سید قطب نیز در تفسیر این آیه، هدایت عامه را چنین بیان میکند که هر چیزی که آفریده شده است، به همراه آن هدایت، سرشتی و فطری بوده است و در همان حال، او به وظیفهای که برای انجام آن آفریده شده است، آشنا میشود (ر.
سید قطب نیز در این باره اشاره میکند که کار آنان تنها تبلیغ است و در رد توهم جبر باید گفت که هدایت و ضـلالت برابر آن چیزی دست میدهد که خدا از دلهای بـندگان سـراغ دارد (ر.
علامه طباطبائی در ذیل آیة (هذا بصائر للناس وهدی ورحمة لقوم یوقنون) (الجاثیه/20)، در باب اینکه قرآن از یک سو، هدایت را برای گروهی عام معرفی میکند و از سوی دیگر، آن را برای گروهی خاص مانند آیة (هدی وبشری للمؤمنین) (النمل/2)، میداند، این چنین بیان میکند که در بار اول و به صورت عام، قرآن هدایت برای همگان است و هدایت در اینجا تنها نشان دادن راه است و در آیات به ظاهر متفاوت که آن را مخصوص گروهی میداند، هدایت به معنای رساندن به مطلوب است که در اثر کردار خود آنان حاصل میگردد (ر.
از نظر سید قطب، امام به معنی رهبری است که مردم را به سوی خدا سوق میدهد و آنها را به خیر هدایت میکند و مردم نیز از او تبعیت میکنند و خداوند قاعدهای را برای دستیابی به این مقام تعیین کرده است و آن اینکه امامت از آن کسی است که از نظر عمل، آگاهی، صلاح و ایمان، شایستگی آن را داشته باشد نه از جهت نسب و خویشاوندی.