چکیده:
در شهر شوشتر، بسیاری از بازرگانان و تجار در ساخت امکان فرهنگی، پیشگام بودهاند. از جمله آنها محمد تقی خان کلانتر را میتوان نام برد؛ که در دوره حکومت فتحعلی خان فرزند واخوشتی خان (1078- 1106 هـ. ق) در ساخت مدرسه برای سید نعمت الله جزایری پیش قدم بوده است. همچنین عالمان دینی نیز در احداث و توسعه کتابخانههای شوشتر اهتمام داشتهاند. به عنوان نمونه کتابخانه خاندان شرف الدین شوشتری، کتابخانه سید میر عبدالوهاب مرعشی، کتابخانه سادات شوشتر، کتابخانه سید نعمت الله جزایری، کتابخانه شیخ جعفر شوشتری را میتوان ذکر کرد.در این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که کتابخانهها و مدارس شوشتر چه تاثیری در حیات فرهنگی این شهر در دوره قاجاریه داشتهاند و تا چه اندازه فقیهان و عالمان دینی و مورخانی برجستهای پرورش دادهاند؟ فرضیه ما این است که شوشتر با داشتن مدارس و کتابخانههای فراوان، دانشوران و دانشمندان زیادی در خود پرورش داده است. ویژگی بارز کتابخانههای شوشتر پربار بودن این کتابخانهها از کتابهای حوزوی بوده است و مدارس بیشتر به شیوه حوزوی و مذهبی برگزار میشده است و نحوه تدریس مبتنی بر کتابهای اساسی فقه شیعه و منطق و کلام و صرف و نحو عربی بوده است و مسولیت نظارت بر مدارس و کتابخانههای شوشتر را سادات مرعشی، جزایری، و مشایخ بزرگ خاندان شیخ شوشتری و شرف الدین شوشتری بر عهده داشتهاند. پژوهش حاضر، بر اساس نسخه خطی کتاب تاریخ شوشتر آقاشیخ مهدی شرف الدین شوشتری میباشد.
خلاصه ماشینی:
"ازجمله این فقهیان و عالمان دینی شوشتر که برخاسته از این مدارس بودهاند، میتوان قاضی نورالله شوشتری مرعشی نویسنده کتابهای مجالس المومنین و ازهاق الحق و ابطال الباطل، علامه سید نعمت الله جزایری صاحب کتاب الانوارالنعمانیه و علامه جعفرشیخ شوشتری مؤلف کتاب الخصائص الحسینه وعلامه محمد تقی شیخ شوشتری نویسنده کتاب قاموس الرجال را اشاره کرد؛ و برخی از فقهیان شوشتر، درزمینه تاریخ نیز علاقه مند بودند و کتابهای تاریخی نگاشتهاند.
این مدرسه را بعد از بنای مسجد، متصل به مسجد بنا نمود و مرحوم حاج محمد برادر حاج ابوالحسنا او را تعمیر نمود و اضافاتی بر آن اضافه کرد و اواخر صفویه بوده تا سال هزار و صد و نود هجری (1190 ه.
کتابخانه سادات در کتاب فیض الاله در شرح حال قاضی نورالله شوشتری در حالات شیخ عبدالواحد شوشتری استاد مرحوم قاضی نورالله مینویسد که شیخ عبدالواحد نقل میکند: بعد از چند مدتی از آنجا (یعنی از خراسان) به شوشتر رفتم و چهار سال در آنجا به مطالعة کتب نفیسه که در کتابخانه سادات عالی درجات بود، مشغول شدم و شرح مبادی اصول در آنجا به نام پادشاه دین پناه شاه طهماسب انارالله برهان نوشتم و هم چنین مسوده شرحی بر تهذیب اصول نمودم و چون کتب نفیسه اصول مثل محصول و نهایتالوصول و تلویح و شروح متعدده منهاج و شروح متعدده تهذیب در کتابخانه بسیار بود؛ در آن علم تأمل بسیار نمودم.
از مشاهیر ایشان شیخ علی نامی بوده که مسجد اشکفتی به نام او مشهور است و مدرسه آنها مقابل مسجد بوده کتابخانه آنها در همان مدرسه بوده و در دسترس طلبه و اهل علم بوده، مقدار کتب این کتابخانه تقریبا دو هزار جلد بوده و بعضی از آنها خط مؤلفین و نسخة اصل بودهاند."