چکیده:
مهدی حمیدی شیرازی در میان شاعران سنت گرای معاصر در حوزه ادب غنایی، در فرم و ساختار و در معنا و محتوا، سبکی خاص و منحصر بفرد دارد. در تمامی آثار وی - بویژه «اشک معشوق» - همه عناصر زبانی، آرایه های ادبی، وزن، موسیقی شعر، واژگان، ترکیبات، تصاویر، فرم و ساختار در خدمت عنصر «عاطفه» قرار دارد. در این جستار سعی شده است، یکی از شیوه های ساختاری و تصویرسازی وی، که بهره گیری از تشبیهات تلمیحی از جمله: اساطیری، حماسی، دینی، عاشقانه و تاریخی، مورد بررسی قرار گیرد. وی از عناصر اساطیری، مذهبی، عاشقانه و تاریخی برای ابراز احساسات عاشقانه خویش در عاطفی ترین ساختار بهره می گیرد و علاوه بر، برجسته سازی تصویری با دم جان بخش خود، آنها را جانی تازه بخشیده است. پیوند مناسب میان این عناصر تشبیهی، تلمیحی و جریان عشق میان او و محبوب؛ از ویژگی های اصلی شعر اوست.
خلاصه ماشینی:
» (فردوسی، ۱۳۷۷ ج ۵: ۶۷۹-۶۳۳) داستان عشق «بیژن و منیژه» و توصیف تاریکی و تنگی چاهی که بیژن در آن گرفتار است و رهایی او توسط رستم به عنوان یک ناجی، در ادب فارسی دست مایۂ شاعری چون حمیدی شیرازی شده تا در توصیف و بیان حالات عاشقانه خویش از این فراهنجاری معنایی زیبایی بهره گیرد.
همان گونه که در ابیات زیر، وجه شبههای (آشوبگر و افسونگر) را به محبوب نسبت داده است: چو بیژن مانده در تاریکی چاه ما به عشق دختری آشوب گرمن (همان، ص۱۶۷ ب۲) منیژه ندای زان که در چه فکندی به افسون گریهاچو من بیژنی را (همان، ص۵۹ آب (۱) مشبه به، قرار گرفتن «چاه بیژن» برای توصیف صحنه های عاشقانه در ساختار شعر حمیدی از نکات برجسته و کلیدی این تشبیه اساطیری است و وجه شبه که از این تصویرگری حاصل می شود، بسامدی بیشتر دارد.
تناسب وجه شبه مژه و نیزه نیز در تیزی و راستی، در ساخت این تشبیه اساطیری وتلمیحی، زیبایی رعایت شده است: به روی گونه هایش سایه ها افکنده مژگانها توگویی ترک چشمانش سنان قارنی دارد دیوان ص ۱۰۱ب ۱۲) حمیدی، کشمکش اندیشه روشن و هنر خویش را که سبب گرفتاریش شده، به « ارجاسب» پادشاه توران، مانند کرده است.