چکیده:
امروزه در ارتباط با موضوع توسعهی اجتماعی و فرهنگی، مسئلهی کیفیت زندگی و میزان رضایت افراد از ابعاد و جنبههای مختلفشان اهمیت فراوانی یافته است. توسعهی اجتماعی از یک طرف میزان رفاه و برخورداری افراد را بالا میبرد از سوی دیگر نقش بارزی در ارتقاء سطح زندگی شهروندان دارد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر برخی عوامل اجتماعی بر کیفیت زندگی زنان بر اساس پرسشنامهی سازمان جهانی بهداشت در شهر مشهد میباشد. پژوهش حاضر در سال 1393 بر اساس روش پیمایشی در بین زنان 15 تا 45 سالهی کلانشهر مشهد با توجه به حجم نمونه 391 نفر بر اساس فرمول کوکران و نمونهگیری تصادفی ساده و خوشهای در مناطق شهری مشهد به انجام رسیده است. آلفای کرانباخ (70%) میباشد. این تحقیق با توجه به تحقیقات انجام شده در این زمینه شاخص سلامت همگانی زنان کلانشهر مشهد بیشترین اهمیت را داشته، مشکلات روحی بیشترین دغدغهی زنان بوده و متاسفانه میانگین مقیاسهای مربوطه از حد متوسط پایین بوده است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین کیفیت زندگی و سرمایهی اجتماعی (54/0=r)، پایگاه اجتماعی (53/0=r)، سن (51/0=r)، وضعیت تاهل (40/0=r)، سطح تحصیلات (32/0=r)، وضعیت اشتغال (25/0=r) به ترتیب بیشترین اثر را بر کیفیت زندگی زنان جامعهی مورد مطالعه دارد. بر این اساس تشویق به مشارکت اجتماعی، ارائهی تسهیلات سلامت عمومی، روانی و اجتماعی،گسترش خدمات مشاورهای، توانمندسازی خلاقیتها، حمایت و ترویج کارگاههای خوداشتغالی خانگی، تشویق به تحصیلات عالیه، ارتقاء شاخصهای سرمایهی اجتماعی و امنیت اجتماعی، افزایش سرانهی فضاهای فراغتی و ... را مورد برنامهریزی قرار دهند.
خلاصه ماشینی:
اصطلاح کیفیت زندگی برای اولین بار توسط پیگو 1 مطرح شد و به مرور محققان طی سالهای متمادی به مطالعهی ابعاد مختلف کیفیت زندگی گروههای اجتماعی از جمله زنان پرداختند، چنانچه که سازمان جهانی بهداشت با توجه به تعریف سلامتی در سال 1948 « مبنی بر ابعاد وسیع آن به شکل رفاه کامل فیزیکی، روحی و اجتماعی و نه فقط عدم وجود بیماری، لازم است اندازهگیری سلامت و ارزیابی مداخلات بهداشتی علاوه بر شاخصهای فراوانی و شدت بیماری به سایر ارزشهای انسانی مانند کیفیت زندگی نیز باید توجه کرد » (فایرس 2 ، 2000:72).
نتایج حاصل از بررسی کیفیت زندگی زنان در شهر مشهد توسط بیات و همکار بیانگر این است که در میان هشت بعد از کیفیت زندگی زنان، مطالعه در بعد عملکرد جسمی با میانگین 87 بیشترین نمره در بعد مشکلات روحی با میانگین 3/57 کمترین نمره بدست آمده است؛ همچنین مقایسهی کیفیت زندگی زنان ناشی از متغیرهای زمینهای چون (سن، تحصیلات و وضعیت تأهل) اختلافات معناداری را بین حیطههای عملکرد جسمانی و سلامت عمومی، نشاط، مشکلات روحی در گروههای سنی مختلف بر اساس تفاوت بین میانگین نمرات بوجود آورده است که بیانگر اثرگذاری این متغیرها بر کیفیت زندگی زنان میباشد (بیات و همکار، 1390).
حقیقتیان در مقالهای در سال 1393 در راستای عوامل اجتماعی مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شهر اصفهان نظر به این دارد که امروزه در ارتباط با موضوع توسعهی اجتماعی و فرهنگی، مسئلهی کیفیت زندگی و میزان رضایت افراد از ابعاد و جنبههای مختلف زندگیشان اهمیت فراوانی یافته است.