چکیده:
هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل نقش و تاثیر عوامل دینی در کـارکرد حـوزة نظامی ایران عصر صفوی است . یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که توانمندیهـای عوامـل دینی ، هم با کارکرد نظامی صاحبان مناصب دینی نظیر صدر، قاضی فعلیت یافت و هـم بـا نقـش های نظامی خارج از چارچوب حکومتی عالمان دین بروز پیدا کرد. ملاحظات دینـی صـفویهـا در جنگ و صلح از جمله مولفه های تـاثیرگـذار دیـن در کـارکرد حـوزة نظـامی بـود. همچنـین بهرهگیری آنان از شعائر مذهبی در جنگ ها و مشارکت شخصیت های دینی در فعـل و انفعـالات نظامی بخش دیگری از این تاثیر بود. عالمان دین در عرصة برخی نبردها و حتی فرماندهی برخی جنگ ها و دفاع از شهرها نقش آفریدند. در مواقعی که حاکمـان و تصـمیم گیـران نظـامی دولـت صفوی از این توان به درستی بهره گرفتند، معمولا به تقویت بنیة نظامی دولت صفوی انجامید، اما در مواردی که سوءتدبیر و یا بی اعتنایی نسبت به این نیروی بالقوه وجود داشت ، ناکـامی هـایی را در عرصه های نظامی در پی داشت .
خلاصه ماشینی:
"شیخ بهاءالدین نام در سال سابق که شیر غازیخـان بـه خراسان آمده قتل و اسیر بی نهایت نموده بود از غایت درد دین به اصفهان رفته تظلـم بسـیار پـیش امراء نموده بود و از نهایت دلسوختگی چون مردی حراف و زبانآور و واعظ پیشه بود، بعضی از سخنان وحشت انگیز عبرتافزا به پادشاه و امرا و علما و جمیع شیعیان بر زبان آورده بود، از عالم آنکه جهاد امری است واجب و احادیث و آیات متکاثره متظافره در تحـریض و تأکیـد آن وارد شده و آنکه پادشاهی عبارت از ترحم و اشفاق و غیرت و حمیت دین است و پادشاه و امرا همـه در این زمان به سبب تن پروری و راحت طلبی دست از فضـیلت ایـن امـر برداشـته انـد و همیشـه مشغول به فسق و فجور و شنایع و قبایح اند و بی خبری از احوال رعایا و زیردستان را شیوه و شـعار خود نمودهاند، چنانکه مثل شیرغازیخان اوزبک ملعون از بلاد خراسان شصـت هـزار کـس از اناث و ذکور فرقة شیعیان از صلحا و عباد و مؤمنین و زهاد و سادات اسیر نموده و هیچ کـس را از شاه و امرا و سپاه در دین وغیرت پیرامون خاطر نگذشت که این نفوس محتـرم را از دسـت ایـن فرقة نواصب بی دین ظالم خلاص نمایند و علما نیز مهر سکوت بر لب گذاشته مطلب در مجلـس پادشاه و امرا سخنانی که موجب تنبیه و آگاهی ایشان باشد هرگز بر زبـان نیاوردنـد، ایـن معنـی چگونه با دینداری و ایمان جمع می شود؟»."