چکیده:
آنچه در اين پژوهش بررسي خواهد شد، درستي ضبط واژه ي «بوسم» در بيت زير از قصيده ي «ترسائيه»ي خاقاني است:
روم ناقوس بوسم زين تحكم شوم زنار بندم زين تعدا
در سال هاي اخير، برخي شارحان در ضبط واژه ي «بوسم» در بيت يادشده، ترديد كرده اند؛ آنان بر اين باورند كه اين واژه در اصل، «نوشم» (صورت كوتاه شده ي نيوشيدن) و به معناي شنيدن است و در گذر زمان تصحيف شده و به صورت «بوسم» درآمده است. هدف نگارندگان از اين نوشتار، بررسي معنايي و كاربردي «ناقوس» و انواع آن در متون منظوم فارسي و پيشينه ي اين واژه و سرانجام، رسيدن به مفهوم درست ناقوس و ناقوس بوسيدن است؛ همچنين با مراجعه به واژه نامه ها و ديوان هاي شعر فارسي تلاش شده است، موضوع ناقوس بوسيدن/ نوشيدن ريشه يابي و بيشتر بررسي شود و اين ابهام رفع گردد. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه ناقوس، علاوه بر معناي امروزي و معمول آن، در گذشته به شكل ديگري نيز در ميان مسيحيان شرقي، وجود داشته است؛ آنان دو چوب به نام هاي وبيل و ناقوس داشته اند كه هنگام شروع عبادت، آن ها را بر هم مي كوبيده اند تا ديگر هم كيشان خود را از رسيدن وقت نماز آگاه كنند. همچنين، بنا بر شواهد گوناگون شعري، بوسيدن اشياي مقدس و مظاهر ديني در ميان مسيحيان، امري عادي بوده است.
خلاصه ماشینی:
"حزین نیز در بیت زیر به این کاربرد ناقوس اشاره کرده است : دارم دلی کز ناله اش نالد به صدشیون حزین اسلامیان کعبه را ناقوس رهبان در بغل (حزین لاهیجی، ١٣٦٢: ٣٩٠) خاقانی هم در یکی از ترجیعاتش ، ناقوس را در برابر تسبیح آورده است : ســبحه در کــف مــیگذشــتم بامــداد بانـــگ نــاقوس مغــان بیــرون فتــاد (خاقانی، ١٣٨٥: ٤٧٥) یکـــی نـــاقوس در دســـت و چلیپـــا یکــی آتــش پرســت و زنــد و اســتا (گرگانی، ١٣٨٩: ٢٣) گریـــان بـــه کلیســـا شـــوم و بنشـــینم ناقوس به یک دست و به دستی دسـتش (معزی، ١٣٦٢: ٧٢٥) بشکنم ناقوس و تسبیحی به دست آرم ولی چون کنم با این که زنار از میان می رویدم (عرفی شیرازی، بیتا: ٤٤) با دقت به ابیات بالا، می توان دریافت که پیروان حضرت مسیح (ع ) ناقوس را ماننـد تسبیح مسلمانان ، برای تبـرک و تقدس همراه داشـته و آن را در دسـت مـیگرفتـه انـد؛ همچنین گفتنی است که در بیشتر ابیات ، ناقوس در کنـار و همـراه زنـار آمـده اسـت و نشان میدهد که این دو، در یک دسته قرار داشته اند: بـــت و زنـــار و ترســـایی و نـــاقوس اشــارت شــد همــه بــا تــرک نــاموس (شبستری، ١٣٨٢: ٨٢) قیصــر بــر درگــه تــو ســوزد نــاقوس هرقـــل در خـــدمت تـــو درد زنـــار (فرخی سیستانی، ١٣٤٩: ٩٤) ز احتـــرام تـــو زنـــار بگســـلد کـــافر بــه اهتمــام تــو نــاقوس بشــکند ترســا (بیلقانی، ١٣٥٨: ٢٢) نکته ی تأمل برانگیز دیگر در ابیات بالا، موضوع شکستن و سـوختن نـاقوس اسـت ."