چکیده:
بوستان يا سعدي نامه كه جهان آرماني سعدي را به تصوير مي كشد، براي مطالعات ميان رشته اي ظرفيت فراوان دارد. رفتارهاي غيركلامي در فرايند ارتباط مي توانند نقش هاي تكميل كننده، تكذيب كننده، تكراركننده، كنترل كننده، جانشيني و تاكيدي داشته باشند؛ البته گاهي چند نقش را با هم ايفا مي كنند. برخي پژوهشگران، در بعضي موقعيت ها، ارتباطات غير كلامي را از ارتباطات كلامي مهم تر مي دانند؛ بيرد ويسل و آلبرت مهرابيان عقيده دارند كه در فرايند ارتباط، ۶۵تا۹۳درصد انتقال معاني و منظورها از طريق رفتارهاي غير كلامي صورت مي گيرد. در اين مقاله، نگارندگان ارتباطات غير كلامي را در بوستان سعدي تحليل كرده و دريافته اند كه سعدي در كاربرد ارتباطات غيركلامي به انواع زبان هاي بدن، كاركردهاي زبان اشياء مانند هديه ها و دارايي ها، لباس و جواهرات و عناصر پيرازبان چون: لحن و ضريب سخن گويي به خوبي توجه داشته؛ او همچنين با آگاهي از تاثير اين گونه از ارتباط و پيونددادن آن ها با كلام، بر رسايي بيشتر معنا در فضاي نمايشي شعر خود افزوده است.
خلاصه ماشینی:
"در بوستان از موسـیقی و اصـطلاحات خـاص آن ، برای برانگیختن حس شادی استفاده شده است و از دیگر کارکردهای آن ، ماننـد اعـلان جنگ یا پیروزی، رژه ی نظامی، مراسم جشـن و سـوگ ، خبـری نیسـت ؛ البتـه در یـک نمونه ، موسیقی به عنوان اعلان حرکت کاروان به کار رفته است : فروکوفـــت طبـــل شـــتر ســـاروان بــــه منــــزل رســــید اول کــــاروان (ســـعدی، ١٣٨١: ١٨٥) سعدی همچنین در حکایت «سماع اهل دل » اصطلاح «زیر» و «بم » را به کار میبـرد و کسی را که شور رقص و طرب در سرش نباشد انسان نمیداند: نــه بــم دانــد آشــفته ســامان نــه زیــر بــــه آواز مرغـــــی بنالــــد فقیـــــر نبینـــی شـــتر بـــر نـــوای عـــرب که چـونش بـه رقـص انـدر آرد طـرب شـتر را چـو شـور طـرب در سرسـت اگــــر آدمــــی را نباشــــد خرســــت (همــان : ١١١) در حکایتی از باب سوم نیز از لحن خنیاگر و به رقص آمدن پریپیکری سخن میگوید: شـــنیدم کـــه بـــر لحـــن خنیـــاگری بــه رقــص انــدر آمــد پــری پیکــری (همان : ١٠٢) او همچنین مجلس باده نوشی ملک زاده ی گنجه را این گونه تصویر میکند: یکی غایب از خـود، یکـی نـیم مسـت یکــی شــعرگویان صــراحی بــه دســت ز ســویی بــرآورده مطــرب خــروش ز دیگــر ســو آواز ســاقی کــه نــوش حریفــان خــراب از مــی لعــل رنــگ سر چنگی از خـواب در بـر چـو چنـگ (همــان : ١٢١) ٣."