چکیده:
امروزه یکی از عمدهترین گرایشهای هنری در ایران و جهان، گرایش به هنر مدرن یا
مدرنیسم هنری است. لذا نظر به گسترده بودن حضور هنر مدرن در فضای فرهنگی امروز ایران
نیاز است که نقش تربیتی هنر مدرن از منظری اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش
برای تبیین نقش تربیتی هنر مدرن و مدرنیسم هنری، با روشی توصیفی تحلیلی، پیش از هر
چیز به بررسی نسبت مدرنیسم هنری با تفکر مدرن و مدرنیته در معنای فلسفی آن پرداخته شده
است. با انجام این مهم، روشن میشود که به رغم ادعای متمایلین به مدرنیسم، هنر مدرن تقابل
بنیادینی با تفکر مدرن ندارد و تنها شورش و عصیانی بوده است در برابر عقلانیت جزئی نگر
مدرن. بنابراین سوبژکتیویتة نفسانی و انانیت استعلاطلب، که در مدرنیته محور اساسی تفکر و
عمل است، مبنای اصلی ایجاد اثر در هنر مدرن نیز گشته است. با نگرش به آثار هنر مدرن و
افکار هنرمندان و ناقدین مدرنیست، چهار ویژگی : "نفسانی بودن و استعلاطلبی"، "بیقاعده
بودن"، "پوچگرایی و نیستیانگاری" و "عدم برقراری ارتباط با تودة مردم" را از وجوه بارز
هنر مدرن دانستهایم. در بخش دیگر این مقاله با مراجعه به منابع اسلامی همچون نهج البلاغه
اجمالا نشان دادهایم که هدف غایی تربیت هنری در اسلام همانا "درک جمال الهی و رسیدن
به کمال" است. و نهایتا نتیجه گرفتهایم که همة چهار ویژگی یادشده با هدف غایی تربیت
هنری اسلام در تضاد هستند.
خلاصه ماشینی:
"البته از آنجا، که حقیقت و دست کم جهان واقعی نسخه ای یکتا و منحصر به فرد است و در مقابل آن ، ایجاد قالبهای جدید برای بیان میتواند به تعداد افرادی گوناگون باشد که به این کار مبادرت میکنند، انواع و اقسام سبکهای هنر مدرن در قرن بیستم چنان گسترده و گوناگون شد که فقط فهرست کردن انواع و اقسام سبکهای هنر مدرن به نگارش کتابها و رساله هایی منجر میشود و شده است که به جرأت بسیار حجیم تر از کل تاریخ هنر بشریت از ابتدا تا زمان سربرآوردن مدرنیست هاست ؛ لذا بدیهی است که این مقاله در پی تعیین تکلیف و مقایسۀ تطبیقی سبکهای گوناگون "هنر مدرن " و "هنر معاصر" با منظور مستدل هنر مدرن نباشد و بیشتر دل در گروی باز کردن جنبه هایی از عناصر مرکزی تفکر حاکم بر مدرنیسم در هنر داشته باشد که باعث میشود رویارویی افراد با آثار هنری مدرن و هم چنین سوق دادن ذائقه و حتی توان فنی علاقه مندان به هنر به سمت شکل گیری سلیقه شان بر اساس مواریث هنر مدرن ، دلالتها و کارکردهایی غیر همسو با تربیت اسلامی مورد نظر یا شاید ضد تربیتی داشته باشد."