چکیده:
شبكه هاي اجتماعي مجازي با توجه به ساختار نوين ارتباطي خود تبديل به بخشي عمده از زندگي روزمره مردم ايران شده اند. نحوه عمل افراد در زندگي روزمره و روش هايي كه از طريق ارتباط با ديگران به كار مي برند تا زندگي خود را در شبكه هاي اجتماعي مجازي معنادار مي كنند، موضوع مقاله حاضر است كه با هدف فهم مولفه هاي فرهنگ و زندگي روزمره اين شبكه ها و ارتباط احتمالي آن با مولفه هاي عضويت كاربران در فيس بوك نوشته شده است. براي رسيدن به اين هدف، از روش كيفي مردم نگاري مجازي، در ميدان مطالعه اي متشكل از 300 كاربر شبكه اجتماعي فيس بوك استفاده شد و جمع آوري داده هاي آن از طريق مشاركت، مشاهده آنلاين و مصاحبه هاي عميق و نيمه عميق صورت گرفت. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه مولفه هاي زندگي روزمره و فرهنگ كاربران عبارت اند از: نمايش و اجرا، كثرت و ترس از گم شدن، روايت معمولي به جاري روايت رسمي، حساسيت زدايي از تابوها و در معرض ديد قرار دادن حرفه و هنر. اين مولفه ها درواقع، نمايي از زندگي روزمره كاربران ايراني و فرهنگ معمول حاكم بر فضاي فيس بوك هستند.
خلاصه ماشینی:
"دسته اول نظریات مربوط به فرهنگ و زندگی روزمره است که به طور مشخص ، از نظریه زندگی روزمره لوفور١ (١٩٥٦) در توضیح مفاهیمی همچون نقد زندگی روزمـره ، لحظه و فستیوال بهره برده ایم ؛ از نظریه مدیریت تأثیرگذاری گافمن ٢ (١٩٥٩) از استعاره صحنه تئاتر کـه وی بـرای موقعیـت هـای رو در روی انسـان هـا در زنـدگی روزمـره و چگونگی بروز هویت فردی در زندگی روزمره بیان میکند، استفاده کـرده ایـم و نظریـه هویت اجتماعی جنکینز (١٣٨١) را برای توضیح مفهوم خود و پی بـردن بـه کیسـتی و هویت خـود از خـلال ارتبـاط بـا دیگـر جوامـع و مردمـان بـه کـار بـرده ایـم (ترجمـه یاراحمدی)؛ دسته دوم ، نظریه رسانه های نوین است که از سوی لیستر٣ (٢٠٠٩) مطـرح شده و از آن در توضیح ویژگیها و کارکرد رسانه های نوین که شامل مجـازی بـودن و تعاملی بودن ، شبکه ای بودن است ، بهره برده ایم .
بحث و نتیجه گیری زندگی روزمره کاربران شبکه های اجتماعی مجازی کـه بنـا بـر تعریـف ایـن پـژوهش ، شکل دهنده به فرهنـگ جامعـه مجـازی اسـت ، مؤلفـه هـایی دارد کـه از مصـاحبه هـا و مشاهده های مردم نگارانه و تطبیق این یافته ها بـا نظریـات زنـدگی روزمـره و مفـاهیمی همچون بازنمایی هویت ، مدیریت تأثیرگذاری و حوزه عمومی به دست آمده و عبـارت است از مؤلفه نمایش واجرا؛مؤلفه کثرت و ترس از گم شدن ، مؤلفه روایت معمـولی به جای روایت رسمی، مؤلفـه حساسـیت زدایـی از تابوهـا و مؤلفـه در معـرض دیـد و قضاوت قرار دادن هنر و حرفه ."