چکیده:
متنها محصول اجبارهای اجتماعی و زبانیاَند، به همین دلیل قواعد بازی را باید در کارکردهای نهادی یافت که تولیدکنندة گفتمان است.بازخوانی روایت راوندی از تاریخ آل سلجوق با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نشان میدهد که متن تولیدشده در اواخر امپراطوری سلجوقی، بازتاب مجموعهای از گفتمانهای حاکم در سراسر عصر سلجوقی است. مناسبات قدرت و مشروعیّت که شاخصة گفتمان سلجوقی است، به عنوان یک اصل تعمیمیافته در این متن انعکاس دارد و جنبههای معیّنی از هویّت اجتماعی را بازتولید میکند. هر یک از گفتمانهای دینی معطوف به قدرت، گفتمان مخالف و یا گریز از مرکز و گفتمان علمی معطوف به سیاست، در صورتبندی گفتمانی عصر سلجوقی از عناصر گفتمانهای دیگر کمک میگیرد و آنها را به شبکة معانی خود پیوند میزند. نهادهای اجتماعی عصر سلجوقی، حاوی تشکّلهای گفتمانی ایدئولوژیکی است که از طریق نظارت سراسربین، با گروههای مختلف موجود در نهاد قدرت ارتباط مییابد.
خلاصه ماشینی:
اشتمال بـر سـه دورة تـاریخی و تـأثیر و تقلیـد از مجموعۀ متون تاریخی سلف ، امکان بازنمایی صورت بندی گفتمـانی عصـر سـلجوقی را در سه گفتمان برای این متن فراهم میسازد: گفتمان دینی معطوف به قـدرت ، و جریـان تفکـر اشعری که در نهاد تصوف تعریف میشود، گفتمان مخالف و یا گریـز از مرکـز کـه سـهم عمده ای در مناسبات قدرت عصر سلجوقی دارد و در نهایـت ، گفتمـان علمـی معطـوف بـه سیاست که با گفتمان دینی همگام است .
گفتمان فکری گریز از مرکز، در چهـارچوب صـورت بنـدی گفتمـانی عصـر سلجوقی از این نظر اهمیت دارد که تنها صدای مخـالف ، نیـروی قـدرت اسـت و بـه تعبیـر فوکو، در طرح سراسربین قدرت سلاجقه جای نمیگیـرد و از مـدار قـدرت مسـلط خـارج میشود و به سهم خود میتواند بخشی از ارزش های ایدئولوژیک طبیعیشـده را مخـدوش کند، آنچنان که راوندی در وصف آنان میگوید: «و خرابی جهان از آن خاست که عوانان و غمـازان و بـددینان ظـالم ، زبـان در ائمۀ دین دراز کردند و ایشان را متهم کردند و تعصب و حسد در میان ائمـه ظـاهر شدند و عوانان بددین ...
در این میان ، «امام الحرمین و امام محمد غزالی از بزرگترین مدرسان نظامیه های بغداد و خراسـان بـه شـمار مـیآینـد کـه مذهب شافعی و کلام اشعری را شکل نهایی دادند و بدین سان ، پا به پای ترکـان سـلجوقی، مشروعیت خلافت و سلطنت سنی را تا به اقصـینقـاط اسـلام بسـط داده و نیـرو بخشـیدند» (فیرحی، ١٣٨٩: ٢٥٩).