چکیده:
هترا، شهری با حدود سه قرن حیات شهری پویا است که به دلیل موقعیت خوب طبیعی، ارتباطی، استراتژیک و به خصوص به دلیل اعتقادات مذهبی ساکنانش به سرعت رشد و توسعه یافت. هسته ی اولیه ی شهر که احتمالا آشوری بوده، به دلیل شرایط مساعد جغرافیایی مکان شهر، شکل گرفت و سپس با ساخت معابد برای خدایان، مرکز تجمع مردمان پیرامون خود گردید. این شهر در دوره ی سلوکی، به علت گسترش راه های تجاری رونق یافت و در دوره ی پارتیان با آشکار شدن اهمیت نظامی آن، در مقابل امپراتوری روم به شهری بزرگ در غرب قلمرو پارتی تبدیل شد. در این دوره بود که ساخت خندق و دیوارهای شهر آغاز شده و طی آن، شهر برای مدتی طولانی از حوادث دوران مصون ماند و به اوج شکوه خود رسید. هترا در این دوره، شهری نسبتا مستقل از حکومت پارتی بود که در مواقع حملات نظامی رومی ها، با پارتیان متحد می شد. با ظهور ساسانیان در نیمه ی قرن سوم م.، دوره ی طلایی هترا نیز پایان یافت و آثار تمدن آن فروکش کرد. در این مقاله با روش تفسیری-تاریخی و با بهره گیری از شیوه ی استدلال منطقی، به سوالات تحقیق شامل: ساختار کالبدی فضایی شهر هترا، چگونه تابع عوامل مختلف ایجاد گردیده و یا تغییر نموده است؟ و همچنین: عناصر شهری هترا، چه تغییراتی در گذر زمان داشته اند؟ پاسخ داده خواهد شد. جهت شناخت سیر تحول شهر هترا، در مرحله ی اول، به صورت جزء نگر، هر کدام از عوامل فوق، به گونه ای مجزا از سایر عوامل و در دوره های زمانی مختلف، مورد بررسی قرار گرفته و شکل پذیری ساختار شهر نسبت به آن ها مطالعه خواهد شد؛ در گام بعد، با نگاهی کل نگر، به جمع بندی یافته های به دست آمده، پرداخته خواهد شد؛ همچنین، عوامل مختلفی که از پیدایش تا فروپاشی هترا در شکل دادن به ساختار کالبدی-فضایی شهر موثر بوده اند؛ مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند گرفت. از مهم ترین آن ها، می توان از عوامل طبیعی-زیست محیطی، آیینی-مذهبی، ارتباطی، اقتصادی-تجاری، نظامی-دفاعی، فرهنگی و حکومتی را نام برد.
خلاصه ماشینی:
"بـا توجـه بـه پرسـتش خدایـان مختلـف در معابـد گوناگـون شـهر ):١٩٧٢ ,Ahmed ٢١٦-٢٠١ :٢٠١٣ ,Tubach ;١٠٥( و در نظرگرفتـن پراکندگـی چندیـن معبـد، آرامـگاه و گـور حدفاصـل دیـوار دفاعـی و دیـوار تمنوس (سـفر و مصطفـی، ١٣٧٦: ٣٦٦) و همچنیـن برخورداری محـلات مسـکونی هتـرا از قسـمت های تجـاری، مسـکونی و مذهبـی، ایـن احتمـال وجـود دارد کـه پرسـتندگان هـر معبـد، خانه هـای خـود را اطـراف همـان معبـد میسـاخته اند (نگارنـدگان ).
عوامـل زیـادی قبـل از دوره ی تـراژان ، روم را بـرای نفـوذ بـر مشـرق زمیـن آمـاده نمیکـرد، امـا پـس از بــه ســلطنت رســیدن وی، اوضــاع و احــوال چنــان شــد کــه اهمیــت بــرج و باروســازی و تبدیـل شـهر هتـرا بـه یـک مرکـز نظامـی بـرای تمرکـز نیروهـای عـرب در جنـگ در صـف سـپاهیان پارتـی جهـت دفـاع از تیسـفون پایتخـت پارتی روشـن شـد (سـفر و مصطفـی، ١٣٧٦: ٤٩-٤٨)؛ بدین ترتیـب ، از دیـدگاه نظامـی، ممکـن اسـت کـه پارت هـا بـه سـران قبایـل منطقـه بـرای ایجـاد یـک شـهر مسـتحکم ، به عنـوان دژی در برابـر روم در جنـگ طولانـی بیـن روم و ایـران کمـک کـرده باشـند٢٥، مورخـان کلاسـیک در وقایـع جنـگ بـا امپراتـوران «تـراژان » و «ســپتیمیوس ســوروس »، نــام هتــرا را ذکــر کرده انــد (هــر دو در تصــرف شــهر شکســت خوردنـد)، )."