چکیده:
بحث از دوستی از دیرباز در نوشته های حکمی مطرح بوده است. اما نخستین بیان فلسفی دوستی متعلق به فلاسفه یونانی است و مدون ترین روایت از آن در کتاب «اخلاق نیکوماخوس» ارسطو طرح شده است. ارسطو درکی «مدنی» از دوستی داشت و روایت خود را بر مصالح عموی ساکنان شهر و مناسبات مدنی مبتنی ساخت. این روایت را میتوان روایتی «مدنی» از دوستی خواند. در فلسفه اسلامی هرچند برخی از فیلسوفان مشایی به طرح دوستی مدنی پرداختهاند، روایتی دیگر را میتوان در اندیشه حکمای متاخر بازجست که دوستی را نه در چارچوب شهر، که در سلسله مراتب هستی طرح میکند. این روایت را در پژوهش حاضر دوستی «کیهانی» نامیدهایم. بدینسان پرسش مقاله حاضر به بحث از الگوهای دوستی در فلسفه اسلامی چه ویژگیهایی اختصاص دارد. در فلسفه اسلامی، هرچند الگوی دوستی تحت تاثیر ارسطو در فلسفه مشایی مطرح شده است، حکمای مسلمان به تدریج از الگوی دوستی مدنی فاصله گرفته و به ویژه پس از ظهور حکمت اشراقی، الگوی دوستی کیهانی را جایگزین نمودند. دراین مقاله ابتدا الگوی دوستی مدنی را به ویژه نزد حکمای مشایی چون فارابی و مسکویه رازی مورد بحث قرار میدهیم و سپس الگوی دوستی کیهانی را در آثار شهاب الدین سهروردی و پیروان او بررسی خواهیم کرد. در مقام جمع بندی نیز خواهیم کوشید دو الگو را به اجمال با هم مقایسه کنیم.
خلاصه ماشینی:
"الگوی دوستی در حکمت اشراقی هرچنـد در اندیشه و عرفان اسلامیـایرانی کاملا بیسابقه نیست ، اما از دو جهـت در تـاریخ اندیشه اهمیتی کانونی دارد و به همین دلیل مـا آن را بـه مثابـه پـارادایمی جدیـد در نگرش به دوستی مدنظر قرار دادهایم : نخست اینکه شیخ اشراق کامل ترین نظریـه را درباره کیهان شناسی و وجودشناسی حکمی در تمدن اسلامی تدوین کرده است و با طرح مبـاحثی مهـم چـون «عـالم خیـال» و «تشـکیک در وجـود» و «علـم الانـوار»، کیهان شناسی بینقص و منسجمی را تدوین کرده و تعارض های درونی و ابهامهـای حاکم بر فلسفه مشایی را پشت سر گذاشته اسـت .
دشتکی همانند تمامی حکما محبت را اساس زندگی و وجود انسان مـیدانـد اما درک وی از محبت ، درکی مدنی نیست ، بلکه بر این ایده مبتنی اسـت کـه «تمـام حرکات و سکنات و جوش وخروش جهانیان براساس محبت و علاقه و عشق است و بس » (دشتکی، ١٣٨٦: ٣١٥) جمع بندی و مقایسه دو الگوی مدنی و کیهانی دوستی پس از اشاره به دو الگوی مطرح دوستی، اکنون لازم است که به اجمـال بـه مقایسـه میان این دو الگو بپردازیم : الف ـ دوستی مدنی در قالب شهر و نظام اجتماعی مطرح میشود، امـا دوسـتی کیهانی، مبتنیبر الگوی هستی است ؛ بـ دوسـتی مـدنی بـر اسـتقلال امـر مـدنی تأکیـد دارد و مناسـبات شـهر را خودسـامان مــی دانــد، امـا الگــوی دوسـتی کیهـانی، نظــم سیاسـی و اجتمـاعی را گرته برداری شده از الگوی کیهانی و نظام هستی میداند."