چکیده:
وجود رابط در سخنان فلاسفه پیش از صدرالمتالهین در دو مورد به کار میرفت: 1. وجود رابط در قضایا؛ 2. وجود فینفسه لغیره. صدرالمتالهین در پرتو مبانی حکمت متعالی، وجود امکانی را عین ربط و تعلق به واجبالوجود دانست و هرگونه استقلال را از آنها سلب کرده، اسم «وجود رابط» را بر آنها نهاد. مسئله ماهیت نداشتن وجودات امکانی (وجود رابط در حکمت متعالیه) مورد اختلاف است. علامه طباطبائی، آنها را فاقد ماهیت دانسته و از طریق وجود تلازم میان ماهیتداری و استقلال مفهومی، بر ماهیت نداشتن آنها برهان اقامه کرده است. این نظریه، نتایج فلسفی متفاوتی دارد که برخی از آنها در مسائلی همچون جایگاه مباحث ماهیت در فلسفه، تقسیم ممکن به جوهر و عرض، تفسیر مقولات نسبی و تفسیر مسافت حرکت مشهود است. در این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی ادله و نتایج این دیدگاه پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
"برهان مزبور بر ماهیت نداشتن وجود رابط در قضایا را همان گونه که گذشت، می توان به دو گونه تفسیر کرد: تفسیر نخست اینکه در اندیشه علامه طباطبائی، وجود رابط در قضایا دارای وجود خارجی نیز هست؛ و این وجود خارجی، ماهیت ندارد؛ تفسیر دوم اینکه وجود رابط در قضایا، وجود ذهنی دارد و این وجود ذهنی، فاقد ماهیت است؛ اما تفسیر نخست، پذیرفتنی نیست؛ زیرا بر پایه آنچه در جهت دوم گذشت، برهان ایشان بر اثبات وجود خارجی وجود رابط در قضایا، از خلط میان مباحث منطقی و مباحث فلسفی ناشی شده و پذیرفتنی نیست؛ بنابراین وجود رابط در قضایا، دارای وجود خارجی نیست تا آن وجود خارجی، فاقد یا واجد ماهیت باشد.
این دیدگاه با دیدگاه اعتباریت ماهیت نیز کاملا متفاوت است: مطابق دیدگاه اصالت وجود، ماهیت اعتباری است و تحقق بالذات و منشأییت بالذات برای آثارش ندارد؛ اما فاقد تحقق نیز نمی باشد، بلکه از تحقق بالتبع برخوردار است و در عالم ثبوت و واقع، تحقق تبعی دارد (صدرالمتألهین، 1368، ص 182)؛ اما بر اساس دیدگاه نفی ماهیت از وجود رابط، وجود رابط در عالم ثبوت و واقع، فاقد ماهیت است و ماهیت، هیچ گونه تقرر و ثبوتی ندارد و تنها در عالم اثبات و لحاظ، دارای ثبوت می باشد؛ اما این مدعا با احکامی که فلاسفه و از جمله خود علامه طباطبائی بر ماهیت، مترتب می کنند، ناسازگار است."