چکیده:
در رویکرد استنتاج گرایی به معناداری، معنای ثوابت منطقی (ꓥ، ꓦ ، …) از طریق قواعد معرفی و حذف به دست می آید. آرتور پرایور با ارائه مثال نقض tonk، نشان می دهد لزوما صرف وجود قواعدی برای معرفی و حذف، سبب معرفی یک ثابت منطقی نمی شود. استیونسون در تایید ادعای پرایور، مثال نقض وی را مشکل کلیدی رویکرد استنتاجی به معناداری می داند. به باور وی، رویکرد مدل تئوری به معناداری با چنین مشکلی روبه رو نیست؛ زیرا در مدل تئوری، جدول ارزش مانع ورود ثوابت منطقی معیوب به سیستم منطقی می شود. در این مقاله ویژگی های جدول ارزش که این قابلیت را به آن داده بررسی می شود. نتیجه به دست آمده، گویای این مطلب است که دو ویژگی جدول ارزش منطق کلاسیک عبارت اند از دو ارزشی بودن و صدق نگه دار بودن آن؛ اما این دو ویژگی در رویکرد استنتاج گرایی نیز قابل پیاده سازی است.
Based on inferential approach towards meaningfulness، the meaning of logical constants (ꓥ، ꓦ ، …) can be obtained through the laws of introduction and omission. Giving the counter example of Tonk، Arthur Pryor proves that mere laws of introduction and omission do not necessarily introduce a logical constant. Confirming Arthur's position، Stevenson regards his counter example as the main problem of inferential approach towards meaningfulness. According to him، model theory approach towards meaningfulness is not faced with such a problem. This is because in model theory value table does not allow flawed logical constants to find their way into the logical system. The present study assesses the features of the value table that has given it such strength. The result obtained tells the value table of classical logic has two features that consist of being bi-valued (true or false) and the fact that it adheres to truth. These two features can however be procured in inferential approach.
خلاصه ماشینی:
"در رویکرد استنتاجی به معناداری، اگر هر استدلال را بهصورت یک جمله شرطی بنویسیم که مقدمه استدلال مقدم جمله شرطی است و نتیجه آن تالی جمله شرطی باشد، استدلال مرکب مطرحشده بهصورت دو جمله شرطی زیر قابل نشان دادن است: قاعده معرفی عطف (, ( ( (&( قاعده حذف عطف (&( ( (, ( بنا بر قاعده تعدی در منطق کلاسیک گزارهها، با دو شرطی p(qوq(r میتوان p(r را نتیجه گرفت که در مثال مورد نظر با اعمال قاعده تعدی، نتیجه زیر به دست میآید: (, ( ( (, ( همانگونه که جدول ارزش اعتبار یک ثابت منطقی را نشان میدهد، با استفاده از قاعده تعدی نیز اعتبار ثوابت منطقی را میتوان بهصورت شهودی نشان داد؛ برای نمونه، ثابت مفروض tonk افزون بر اینکه در جدول ارزش نشان دادنی نیست، با قاعده تعدی استدلال نامعتبری به دست میآید.
استدلال زیر بهروشنی این مسئله را نشان میدهد (Sundholm, ((((, p4) Ψ مقدمه5) Φ tonk Ψ I-tonk 46) Φ E-tonk 57) Φ↔ Ψ I-↔(1,3)(4,6)افزون بر این، میتوان بهطورکلی نشان داد که اگر این عملگر به منطق گزارهها افزوده شود، سبب ناسازگاری منطق گزارهها خواهد شد: 1) Φ مقدمه معتبر» مطرح میکند اما در مقاله دیگر خود (Prior, Conjunction and contonktion revisited, (((() اصل دوم که عبارت است از "معنای عملگرهای منطقی از طریق برشمردن قواعد استنتاجی حاکم بر آنها به دست میآیند" را مشکلآفرین میداند."