چکیده:
همراه با جان گرفتن نیروی شعوبیه در میان ایرانیانی کـه در اثـر ظلـم و سـتم حکـام اموی به بیداری سیاسی رسیده بودند، نوعی بازگشت به احیای تمدن و فرهنـگ باسـتانی رخ داد که در پرتوی آن ایرانیان بیش از بیش متوجه مواریـث و قـدرت سیاسـی پیـشین خویش گشته و به ترجمه متون پهلوی پرداختند که نمونه ای از این شکوه و اعـتلاء را در برابر آنها قرار می داد. در رهگذر همین امر خداینامه نخـستین بـار توسـط ابـن مقفـع ترجمه گردید. او پس از انقراض شاهنشاهی ساسانی با نام سیرالملوک در عصر اسـلامی به حیات خویش ادامه داد. به ترجمه خدای نامه پرداختند که متاسفانه تمام ایـن ترجمـه ها با گذر زمان از میان رفته اند.
خلاصه ماشینی:
"مأمون بن محیی الدین الجنان در کتـابی کـه در مـورد ابـن المقفـع تحـت عنوان عبدالله بن المقفع (حیاته - آثاره – أدبه ) نوشته است کنیه ابن المقفع را در قبل از قبـول اسـلام ابوعمرو آورده و در کتاب خود درباره اسلام آوردن ابن المقفع گفته که این امر در سـالهـای پایـانی زندگی ابن المقفع و تحت راهنمایی عیسی بن عبدالله بن عباس انجـام شـده اسـت ٣.
با توجه به این مطلب که نمایی از تمایل ابن مقفع را به آتشکده زردشتیان نشان می دهـد و می تواند بیانگر این نکته باشد که ابن مقفع در کنار پیروی از دین مانی مـی توانـسته پیـرو دین رسمی ساسانی نیز بوده باشد این سئوال را در ذهن ایجاد می کند که چـرا ابـن مقفـع بـه جای اتهام به مانویت به پیروی از مزدک یا دین رسمی ساسانی متهم نگردیده است ؟ از این رو بهتر است که نگاهی به برخی از فعالیـت هـای ابـن المقفـع تـا قبـل از اسـلام آوردنش بیندازیم و ببینیم در گذشته این مترجم بزرگ چه چیـزی موجـود بـوده کـه پـس از اسلام آوردنش موجب اتهام وی به مانوی بودن و تظاهر به اسلام گردیده است ؟ در بررسی این امر نخست باید این نکته را مد نظر قرار داد که ابن المقفع چـون بـسیاری از دانشمندان پس از خـویش ، انقـراض شاهنـشاهی ساسـانی را نـابودی ایرانیـت و تمـدن و ١- خلکان، ابی العباس شمس الدین احمد بن محمد بن ابی بکر بن خلکان."