چکیده:
در خصوص سازگاری یا ناسازگاری آموزههای حکمت متعالیه با آموزههای قرآنی و وحیانی همواره اختلاف نظر وجود داشته است. مقالهی حاضر با هدف بررسی میزان هماهنگی آموزههای حکمت متعالیه با آموزههای قرآنی، یکی از مهمترین مسائل فلسفی-کلامی یعنی مسألهیهدفداری آفرینش را با روش تحلیلی-تطبیقی، در سه محور اصل غایتمندی، علت غایی و غایت افعال الهی، از دیدگاه قرآن کریم و حکمت متعالیه مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که از دیدگاه قرآن کریم و حکمت متعالیه، آفرینش کاملاً غایتمند است؛ علت غایی آفرینش جهان، انسان، و علت غایی آفرینش انسان، ذات خداوند است؛ غایت و هدف فعلی مخلوقات و افعال الهی نیز همان ذات خداوند است، پس به طور کلی میتوان گفت علت غایی و غایت افعال الهی، ذات بیهمتای اوست. بنابراین، دیدگاه حکمت متعالیه در زمینهی غایتمندی افعال الهی با قرآن کریم هماهنگ بوده و هیچگونه تعارض و حتی اختلافی در این زمینه وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
گرچه این آیه تنها بر مسألهی عبودیت و بندگی تأکید میکند و با صراحت تمام و به شیوهی حصر، آن را به عنوان هدف آفرینش جن و انس معرفی مینماید و با توجه به شیوهی حصر در این آیه، به نظر میرسد غایت حقیقی و بالذات آفرینش، عبادت است ولی دقت و بررسی در آیات قرآن کریم نشان می دهد که عبادت برای تقواست «ای مردم، پروردگارتان را که شما، و کسانی را که پیش از شما بودهاند آفریده است، پرستش کنید باشد که به تقوا گرایید» (بقره/ 21) و تقوا برای سعادت و رستگاری است«و از خدا بترسید، باشد که رستگار گردید» (بقره/ 189) و فلاح و رستگاری نیز چیزی جز رجوع و بازگشت به اصل و مبدأ خویش و تقرب به او نیست.
بنابراین مجموع این دوازده قول به دو قول ـ – یعنی وجود انسان و ذات خداوند ـ تقلیل مییابد اما از سخنان ملاصدرا چنین بر میآید که انسان را غایت بالذات برای آفرینش نمیداند، بلکه او را غایت بالعرض میخواند؛ زیرا وی به تبعیت از قرآن کریم و سنت، برای آفرینش خود انسان نیز غرض و غایتی قائل شده است که همان عبادت و طاعت الهی است که قابل تفسیر و بازگشت به ذات الهی است.
با توجه به آنچه گفتهشد، معلوم میشود که دیدگاه حکمت متعالیه در مورد علت غایی افعال الهی نیز با قرآن کریم هماهنگ بوده و به تبعیت از قرآن کریم، ذات خداوند را علت غایی آفرینش دانسته و هیچ گونه تعارض و ناسازگاری در این زمینه مشاهده نمیشود.